من بینیمو عمل کردم
منو نمی‌شناختند 😅
حتما خیلی تغییر کرده بودی
فک کن رفتم خونه مادر بزرگم همه زندایی ها خاله ها و دختر خاله و دختر دایی هام بودن
چون زود رفته بودم اونا میومدن
واسه سلام علیگ
تبریک عید
بعد اونا با خواهرم که کنارم بود گرم سلام علیک میکردن
با من در حد یک سلام عید تون مبارک باشه یک دست خشک و خالی
در صورتی که من خودمو آماده کرده بودم گرم سلام علیک کنم
یکی از دختر خاله هام اینقدر بهم خندید که قرمز شده بود ۰🤣😂
بعد خونه اون یکی مادر بزرگم رفتم به عموم دست بدم
بهم میگه تو کی هستی میخوای بهم دست بدی
یا عمم منو نشناخت خودم خندم گرفته بود
چون واقعا چهرم تغییر کرده 🤣🤣😅
و هم اینکه هیچ کس خبر نداشت
یکی از خاله هام خبر داشت
وقتی منو دید کلا تعجب کرد
یانکی دیگه از دختر خاله‌ام
منو دید اومده سلام علیک و خیلی خوش اومدین و پذیرایی گرد و فلان
خیلی رسمی
در صورتی که ما باهم شوخی داریم
آبجیم گفت نشناختت
گفتم خدایی
گفت آره نگاه با من چجورین با تو چجورین
وقتی آبجیم بهش گفت باورش نمیشد منم
😅😅
به شوهرم میگم هم خنده دار بود هم عجیب
با کسایی که میگفتم میخندیدم منو نمی‌شناختند بعد نیم ساعت می‌فهمیدند
که من منم
میومدن
میگفتن چقدر فزق کردی 🤣😅
صداتم نمیشناختن؟
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیستتاپیک های به روز شده
59 ثانیه پیش
59 ثانیه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
