من داشتم به پسر بزرگم **فلج مغزیه** غذا میدادم همون موقع شوهرم اومد خونه یهو زد زیر گریه 😔
هرسال همینه😔
خودم روزی چندبار گریه میکنم ولی دوست ندارم اشکهای شوهرم رو ببینم
همیشه میدونم که خیلی ناراحته اما دوست ندارم اشکاشو ببینم
پسر دومم هم بمیرم براش بچه هست دیگه دید ما داریم گریه میکنیم ترسید رفت به مادر شوهرم اینا گفت اونا هم اومدن😔