2777
2789
عنوان

آبجی بزرگترها یه لحظه میاین

| مشاهده متن کامل بحث + 205 بازدید | 25 پست
آنقدر توی بچگی سرکوفت زدن بهم که الان جرعت هیچ کاری رو ندارم تا حرفی می خوام بزنم دستم تیر میکشه گری ...

منم همش تو بچگی قیافمو مسخره میکردن بعد انقد خانواده خودم مسخرم میکردن جلو همه مثلن میگفتن چشات ریزه فلان ک همه بهم میگفتن مسخرم میکردن همینا اعتمادبنفسمو داغون کردن همش ب بچگی برمیگرده تو بگو اگر کسی منو دوست ندارهمن خودم خودمو دوست دارم حداقل جوری با خودت مهربون باش و عاشق خودت باش ک زمینه رو برای بقیه ایجاد کنی 

برای داداشم ی صلوات بفرست  

بچه‌ها، دیروز داشتم از تعجب شاخ درمیاوردم

جاریمو دیدم، انقدر لاغر و خوشگل شده بود که اصلا نشناختمش؟!

گفتش با اپلیکیشن زیره لاغر شده ، همه چی می‌خوره ولی به اندازه ای که بهش میگه

منم سریع نصب کردم، تازه تخفیف هم داشتن شما هم همین سریع نصب کنید.

منم همش تو بچگی قیافمو مسخره میکردن بعد انقد خانواده خودم مسخرم میکردن جلو همه مثلن میگفتن چشات ریزه ...

نه من خوشگلم همه م میگن مثل من یکی تو خانواده نیس ولی فقط خوشگلی که نیست

تو رو سننه قربونت برم؟؟
خب پس چیه

ناراحتم 

سر در گمم

همیشه از بدی های گذشته بابام و خانواده پدریم یادم میاد 

البته تموم نشده ها مثلا امشب بابام گفت نبات بیار گفتم نداریم جلو مامانم برداشت گف گوه اون مینا دوست دختر سابقم بخور تو سرت اون هر موقع که میرفتم خونش همچی داشت مامانم انقدر مظلومه که هیچی نگفت جیکشم در نیومد

تو رو سننه قربونت برم؟؟
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792