اعصابم خورده
نیم ساعته دارم گریه میکنم
من دل ندارم؟ دوست ندارم با شوهرم تفریح برم؟ مسافرا برم؟ خرید کنم؟
هیچموقع واسه من وقت نیست
فقط کار کار کار کار کار
این چه زندگیایه؟
الان دوست داشتم باهاش برم خرید عید کنم اما تا ساعت ۱ سرکاره
دوست دارم باهاش راه برم، تو پارک بشینم، بریم کافه
ولی هیچوقت نیست
دیگه خسته شدم از این زندگی