سلام دوستای گلم
من بچه طلاقم و پدرو مادرم از هم جدا شدن و من پدرم رو انتخاب کردم که پیشش بمونم
چون مامانم منو خیلی اذیت کرده و وقتی که بهش فکر میکنم میگم آخه یه آدم چقدر تحمل داره
پدرم الان یه ماهه که دوباره ازدواج و نامادری خیلی خوبی دارم و خیلی دوسش دارم اما یه مشکل هست که اونو توی تاپیک قبلی گفتم (اگه میشه در مورد اونم بهم کمک کنید که به بابا چی بگم ممنون میشم )
ولی حالا بعد از گذشت ۱ سال و خورده ای که مامانم رو ندیده بودم و حتی اون شماره منو نداشت نمیدونم شماره منو از کجا آورده و بهم پیام داده
(سلام خوبی عسل مامان
دلم برات تنگ شده
میخوام ببینمت)
ولی من وقتی یاد اون کارایی که با من کرده میوفتم ...
چی بهش بگم ؟
واقعا مشکل یکی دوتا نیست میشه هم درمورد تاپیک قبلی و هم این یکی کمکم کنید ممنون میشم