نه یه سال و ۶ ماه با هم دوست بودیم دو ماه ازدواج کردیم داستان مفصله
عشقم قبلن کس دیگه ایی رو دوست داشته بهم نرسیدن برای رسیدن به من هیچ تلاشی نکرد خانوادش فقط تلاش کردن فکر میکردم ازدواج کنیم این سردی که باهام رفتار میکنه تغییر میکنه ولی الان همون جوریه یه بار بهم تا حالا نگفته عشقم یا دوست دارم منم خیلی وابستشم و دوسش دارم
دوست دارم اونم بهم محبت کنه ولی دریغ میکنه
دیگه واقعن بریدم