2777
2789
عنوان

ادمای بی چشم ورو

119 بازدید | 7 پست

شما باادمای بی چشم ورو اطرافتون چحوری رفتارمیکنین؟ من یه جاری دارم که خیلی بددهنه ینی اختلافی بین شوهرش بیوفته همههه رو فحش بارون میکنه ومنی که همیشه احترام گذاشتم میشم ادم بده. امشب مادرشوهرم میگفت اون از تو بهتره😏

عزیزم خیلی سربسته میگی گلم، اول اینکه چرا خوردوخوراکتون یکیه؟ 

دوم نمیشه کمتر هم خودت هم بچتو بفرستی پایین؟ 

من خودم 10 سال با خانواده همسرم بودم و خوراکمون یکی بود چون همسرم درآمدش زیاد جالب نبود اما خداروشکر یک کار شهر دیگه جور شد و از اونجا رفتیم

عزیزم خیلی سربسته میگی گلم، اول اینکه چرا خوردوخوراکتون یکیه؟  دوم نمیشه کمتر هم خودت هم بچتو ...

ما هم، هم بخاطر درامد هم بخاطر اینمه همسرم لج کرده جدا نمیشیم اخه اون یکی پسرش و دخترش همیشه اونجان ولی همش سر دعوا باما داره که نیاین همسرمنم میگه چرا به اوناهم نمیگی خروقت اونا نیومدن منم نمیام این وسط پدر شوهرمم نمیزاره که جدا بشیم و سر همین بامادرشوهذمم جنگ دارن همیشه. پدر شوهرم به مادرشوهرم میگه من خورد خوراک میارم تو این خونه تو جرا ناراحتی بچه هام دورمن. تو دوتا تاپیک قبلی کانل توضیح دادم هیشکی نیومد😢

الان که دارم اینو برات می‌نویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمی‌دونم تا کی رایگان بمونه!
من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفه‌ای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تک‌تک مشکلات رو گفت و راه‌حل داد.

خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همه‌ش رو درست کردیم!

اگه تو یا یکی از عزیزات مشکلات اینجوری دارید، همین الان تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

عزیزم خیلی سربسته میگی گلم، اول اینکه چرا خوردوخوراکتون یکیه؟  دوم نمیشه کمتر هم خودت هم بچتو ...

دست راستت رو سرمون خواهر دعا کن شوهرمنم یه کار خوب پیدا کنه جداشیم بخدا که دیگه مردم من. نمیتونم بابی احترامیاشون سر کنم

دست راستت رو سرمون خواهر دعا کن شوهرمنم یه کار خوب پیدا کنه جداشیم بخدا که دیگه مردم من. نمیتونم باب ...

کاملا درکت میکنم

با این تفاوت که برای من برعکس بود و پدرشوهرم دخالت می‌کرد و مادرشوهرم خدابیامرزم طرف مارو می‌گرفت، خلاصه که خیلی دوران سختی بود میدونی همه بخاطر چیه؟ اینکه همسرمون از استقلال میترسن بقیش بهو نست، تو بیایی اعصاب زنو بچتو خورد کنی که فلانی چرا میاد، 

نه جانم فقط بهونست

اگه این کار برای شوهرم جور نمیشد(الان 50 روزه) ما اصلا نمیتونستیم از اونجا بیاییم بیرون چون میترسیدم، دو هفته بعد اومدنمون مادرشوهرم به رحمت خدا رفت

من وقتی میدیدم طرف خیلی داره رودار میشه، نهارو براشون می‌بردم پایین و غذای خودمونو توی خونم میخوردم، 

اگه میخوایی به آرامش نسبی برسی حتما یک سرگرمی جور کن یا دست دختر تو بگیر بر بیرون، و بعدش برو خونت در ببند، اگه کاریم داشتن فقط برو، 

من وقتی میدیدم طرف خیلی داره رودار میشه، نهارو براشون می‌بردم پایین و غذای خودمونو توی خونم میخوردم، ...

میدونی آجی مشکل اینجاست که من خیلی حساسم نمیتونم کناربیام باهرحرفشون انگار یه تیرمیزنن به قلبم میام خونه انقدر بهم میریزم که حتی اخلاقم با دخترم و همسرمم بد میشه همش خودخووری میکنم چرافلان حرفوبهم زد چراانقد بی چشم روئن چجوری خوبی رو درک نمیکنن چرا خوبیامو نمیبینن اولا فک میکردم مشکل ازمنه شایدمن بد حرفا میزنم منظورمو بد متوجه میشم الان میبینم نه مشکلشون باشخص منه

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792