پسرم از ۱۸ ماهگی مهد بود البته بهترین مهدهای شهر میرفت هیچ زمان کوچکترین مشکل و بی احترامی نبود
البته ٢۵ یا ٣۰تا بچه با ی مربی هست فقط
عزیزم شما ک مادری و بچه از پوست و تنته حاضر میشی بخاطر هرررعلتی بچه رو بسپاری مهد نمیشه از مربی مهدی که باید در طول روز با لااقل ده تا بچه سر و کله بزنه و مادرشونم نیست توقعی داشت
دخترم ۵ سال ونیمشه
به شدت دوست داره بره مهد
اگه اینجوری بود اونم نمیرفت
۱۶ سال پیش مهد پسر من مجهز ب دوربین بود و هر زمان که میرفتم میتونستم کاملا کلاس رو ببینم 😐
من میرفتم به مهد ها سر میزدم شاید خیلی مربی خوب گیر بیومد یا تو مقطع پیش دبستان یا نوپا اونم تو هر مهد یک مربی خوب مهربون مثلا یکی بود حتی بچه ها رو میزد صداش بلند من ازش میترسیدم یعنی من همون موقع گفتم روزی شوهر کردم بچه دار شدم حتما رو مهد بچم حساس میشم
من دخترم از سه سالگی مهد بود تا الان که پیش دبستانیه وعادتی که دخترم داره اینه که هرکی هرچی بهش بگه یا هر رفتاری باهاش بشه فورا بهم میگه وکلا هر موقع ازش سوال میکردم میگفت عالیه وهرروز با شوق وذوق بیشتری به مهد میرفت البته مهد بد هم هست
میگ موقع ثبت نام هرچی میگیم برعکسه اصلا انجام نمیدیم
بچه ها از ی دستشویی استفاده میکنن و اصلا نمیذاریم دست بشورن درصورتی ک از اول گفتن روزی پنج بار دستا شسته میشه
توی هر کلاس نزدیک سی نفر بچه هست با ی مربی
میگ ب خانواده میگیم مربیا با تجربه هستن در صورتی ک اصلا سابقه کار ندارن ک هیچ تازه دیپلم هستن و...خیلی چیزای دیگ میگ فعلا حضور ذهن ندارم
