سلام به همگی
من یه دختر ۲۲ ساله ام که ترم اخر دانشگاهم
هیچ وقت مثل بعضی از دختر ها در مورد ازدواج و رابطه با جنس مخالف رویل پردازی نکردم و شوق چندانی هم نداشتم چون اکثرا درس خوندم و درس
الان چندین ساله خواستگار زیاد دارم اما همه به خاطر سن من رد شدن تا اینکه بقیه من و خانواده ام رو سرزنش کردن که دختر تا خواهان داره باید ازدواج کنه و باعث شدن چندتا خواستگار بیان تا این اخری که شرایط به نسبت خوبی داره چه از نظر اخلاقی که افراد زیادی تاییدش کردن و چه از نظر خانواده و مالی
فقط من سه تا مشکل دارم اول اینکه نمیدونم اصلا دوست دارم ازدواج کنم یا ن
دوم اینکه نمیدونم تا چه زمانی باید احساس کنم نسبت به این فرد در من کمی علاقه ایجاد شده ( یک جلسه مادرش اومده یک جلسه فقط خودش رو دیدم و در همون یک جلسه راستش خجالت کشیدم خیلی دقیق نگاه کنم بهش 😂 )
سوم اینکه َشغلش جزو کادر درمانه و شیفت شب و .. هم دارند ایا زندگی با فردی با چنین شغلی سخته ؟