آیا خانواده‌تون زخمی زدن یا اثر منفی پررنگی رو وجودتون داشتن؟
و اگر بله، آیا به روشون آووردید؟
آیا برای درمان روان آسیب دیده تون فکری کردین؟
زخم بودنشون
از لحاظ اخلاقی، عصبانیت، مشکلاتی ک برام بوجود اومد، از لحاظ هویت جنسی کلا خانوادم یه پک کامل آسیب بهم بودن
بیشترین اسیب,از,پدر و مادرم خوردم.دو تا ادم نامهربون کنترل گر نادان بداخلاق
به خاطر اخلاقای مادرم که حاضر نیست با کسی رفت و آمد کنه و مدام نیش و کنایه میشنوم از این و اون به خاطرش 😣😣😣
هیچی. خدا حفظشون کنه. اگه مشکلی هم بود، اونها مقصر نبودن.
همه مون نقاط منفی داریم. مخصوصا اگر در شرایط بدی بزرگ شده باشیم. مثلا پدر مادرهایی که تو شرایط خوبی بزرگ نشدن با سختی و تحقیر و همسر بد و مادرشوهر خواهرشوهر اذیت کار و...روح روانشون آسیب میبینه... بچه هایی که از این پدر مادر متولد میشن و مثلا میشن دهه شصتی و هفتادی.هشتادی.. چون اون شرایط رو دیدن ولی اون طوری زندگی خودشون نیست یعنی اون تحقیرها و سختی‌ها نیست شاید فکر کنن از پدر مادر هاشون بهتر و عاقل ترن ولی خوب اگر اونها تو اون شرایط مثلا خونه ای که هفت هشت تا بچه با بابای کارگر و مهمون از شهرستان اومده و زندگی در کنار قوم شوهر بودن، معلوم نیست چی میشدن.
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
10 ثانیه پیش
11 ثانیه پیش
14 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
