چطور میشه ک ی مادر انقدر حواسش ب بچه هاش هست
قبلش از خودش ب فکر اوناست
_غذاتو خوردی؟
_وقت داروهاته
_ تازه از حموم بیرون اومدی نرو جلو کولر
_ کاپشن بپوش هوا سرده
و....
چی میشه ک انقد بخشنده این همه چیو زود فراموش میکنین
من خیلی فک میکنم ک اگ ی روز مادر شدم اینطوری خواهم بود یا ن
تازه مادربشی قدرمامانتو میفهمی. میفهمی چقد دوست داره
تا مادر و پدر نشی نمیفهمی به گفتن نیست به حسیه ک باید داشته باشی
البته فقط مادرها نیستن....پدرها هم همینطورن...
بعضی وقتا دلم میسوزه اسمی از پدر برده نمیشه
قدرت الهیه واقعی گاهی خودمم تعجب میکنم
منم مثل تو بودم و همین فکرا رو میکردم تازه وقتی حامله شدم به مامانم گفتم من خودم الان بچم فکر نکنم حسی به بچه داشته باشم ولی وای از روزی ک نی نی دار بشی دیگه خودت ؛خودت نیستی به طرز عجیبی عوض میشی ...نا مادر مشی نمیفهمی چی میگم...اول از همه صبور میشی این قوم اوله
من نسبت به همسرمم همین جوری‌ام 😄
وقتی داری بهش فک میکنی قطعا بعدا همینجور میشی .
مادر ذاتا اینجوریه به نظرم دست خودشم نیس
دست خودت نیست میشی... من الان حاملم گاهی میگم بعضی دردای شدیدم ک میره میترسم ک نکنه بچه چیزی شده راضیم اذیت بشم ولی بدونم حالش خوبه زندس... غیرارادیه این محبتو خدا میده
دیگه وقتی مادر شدی واسه خودت نیستی.سرمو که رو بالش میزارم خواب می بینم تا وقتی چشامو بازمیکنم.آرزوی یه خواب راحت و بی خیال تو دلم مونده.همش کابوس همش خوابهای پریشان. همش خواب گم شدن بچه.
