وای چیکار کنم.؟حس میکنم خیلی نابود شد..بشدت مغروره و کسی جرأت اینکه چیزی بهش بگه نداره وگرنه با خاک یکسان میکنه طرف رو ولی من خوردش میکنم..با این حال بخاطر عشقش کوتاه میاد..این اواخر هم باهاش دعوا کردم مقصر خودم بودم ولی اون پا پیش گذاشت..من خیلی زودرنج شدم و حساس.وای بدون اون نمیتونم.اونم بدون من نمیتونه میدونم الان به قرص قلب و قرص های خواب آور پناه میاره:))) ولی این دفعه دیگه خیلی ناراحت شده و نمیاد پیام بده.منم غرورم اجازه نمیده! اولین باره در طی این مدت نامزدی اینجوری دیدمش که اومد پروفایل و بیو غمگین گذاشت بعد از دعوا..
🙂💔 هق..