وای از دستش انقدر گریع کردم دارن کور میشم خیر سرم خونه تکونی کردم یه هفته اتاق خوابمون طول کشید تک خوابه الان یه هفتست آشپزخونه بخدا دوبار رنگ زوده چند بار گج زده درو دیوارشو کفشو شبا که از سرکار میومد با دوغاب درست میکرد جند بار میریخت بخدا منم کار میکنم تمیزم‌کار میکنم مدام‌گیر میده اینجا اونجوریه همه جا لکه من مطمئنم الکی کار میکنی تمیز کار نمیکنی به دل نمیشینه امروز بخدا تز صبح با دوتا بچه دختر کوچولوم یه سالشه فقط وقت گذاشتم گازو تمیز کردم از سرکار اومده رنگ خریده یبار دیگه من بزنم اشمزخونه رو خراب زدم گفتم باشه شروع کرده فوش و داد و بیداد چرا هیچیو آماده نکردی من بیام رنگ بزنم تو بی لیاقتی میخوام همه جا آبروتو ببرم تو کثیفی اومد لگد بزنه کف آشپزخونه سر بود افتاد زمین شروع کروه داد بیداد آشپزخونه بیای داد میزنم همسایه ها بیان
خودش تنها درو دیوار آشپزخونه رو شسته آب گرفته توتموم‌کابینتا و کشوهای چوبی دارم روانی میشم
امان از دست این شوهرا....
☹
مرد چیکار داره تو کارای خونه دخالت کنه آخه
ازقبل هماهنگ‌بشید که دوباره کاری نکنید
اول رنگ بزنید بعد گاز و تمیز کنید
دارو داره ببرش دکتر
خدا بدادت برسه .شوهرم وسواس هست ولی نه در این حد . دیگه آخرش گفتم بیا خودت انجام بده .چند بار جارو نزدم بعد چون سرش شلوغه نمیتونه خودش وایسته انجام بده
وقتی جارو زد ولی داد زدم که این چه وضعشه اینجا خاک داره و فلان .خودش فهمید .
ولی خوب موقته دیگه باید درمان بشن .
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیستتاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
