عزیزم منم مشکل شمارو داشتم بااین تفاوت که شمافقط بابای اون مخالف بود ماهمه مخالف بودن شوهرم اهل خوزستانه
۳سال باهم بودیم وقتی اومدن خواستگاری بزور هم خانواده من بزور قبول کردن بیان هم اون دعوا راه افتاد وبدوبیراه وفحش وفحش کشی یعنی همه عالم ادم فمیدن گفتم دیگه محاله بااین اوضاع ما باهم ازدواج کنیم هنوز هیچی نشده این همه دعوا دیگه چطور ممکنه ازدواج سربگیره ولی دلمون پیش هم بود هرچی دعاوچله بگن اینجا تونی نی سایت من گرفتم هرشب و روز مشغول دعاوختم وچله بودم اما انگار خدا نمیخواست تااینکه چله زیارت عاشورا ایت الله حق شناس بم معرفی شد شروع کردم انجام دادن ولی چون ترک گناه شرط اصلی این چله اس طوری حتی اگا کسی غیبت کنه من بشنوم چله باطله یااصلااهنگ نبایدگوش بدم ومهمتراینکه نباید باعشقم حرف بزنم ک نمیتونستم خلاصه چلم باطل بود همون روز اول دوم براهمین نائب گرفتم دخترعمم یه خانوم مومن ک نفسش حق رود ومیگفتن براهرکی دعاخونده حاجت گرفته رو بم معرفی کرد وبرام چله رو خوند روز نهم چله بود که خواب دیدم عقدکردیم روز یازدهم بابام گف خواب دیده یه نفر نورانی بوده مثل یه امام اومده به خوابش وگفته دخترتو بده به این پسره واز اونطرف شوهرم چطور تونسته باباایناشو راضی کنه همش کار خدا وامام حسین بوده روز۲۷چله اومدن خاستگاری ۲ماه نامزد کردیم و الان ۳ماهه ازدواج کردیم عزیزم این چله مخصوص حاجت محاله و ردخور نداره وصدرصدحاجت میده حتماانجام بده ایشالابهش میرسی مطمین باش