2777
2789
عنوان

مرد من برگشت... رضای من برگشت...💔

13098 بازدید | 117 پست

اوایل جداییمون خیلی تحت فشار بودم.. از عمق وجودم ترک برداشتم... شکستم... حالم خیلی بد بود و فقط اینجارو برا درد دل داشتم... شماهارو...

تو این مدت خیلی چیزا یاد گرفتم.. 

اینکه هیچوقت جز خودم به کسی تکیه نکنم..

اینکه اگه یکی اسمشو میذاره رفیق و تو روزای خوبت کنارته قرار نیست تو روزای بد و سخت هم کنارت باشه..

عشق رضا خیلی چیزا بهم یاد داد.. بهم یاد داد که رو پای خودم بایستم.. که رشد کنم... قد بکشم...

سختیا ادمو بزرگ میکنن.. درسته من زجرکش شدم ولی تجربه بزرگی بود برام...

خیلیا پیگیرم بودن.. خیلیا باهام درد دل کردن.. چه تو خصوصی.. چه تو چالش ناشناس..

@f_p_t خواهر عزیزم فرناز تو تنها کسی بودی که از اولش تا آخرش کنارم بودی.. هم روزای خوب.. هم روزای بد... مطمئن باش قدرتو خیلی میدونم...🧡🧡

@کاپ_کیک_عصبانی ازت ممنونم که هر وقت و دقیقه از شبانه روز که دلم گرفته بود کنارم بودی و گوش کردی ب حرفام عزیز دلم.. ❤❤

@ماهیشاد  ای کاش زودتر از اینا پیدات کرده بودم خواهر ناز نازی من 💛💛


و اما رضا...

عشق من..

مردی که تموم تار و پود و سلول های بدنم عشقشو فریاد میزدن...

روزی نبود که بهش فکر نکنم..

روزی نبود سر نمازام از خدا نخوامش..

از خدا نا امید نشین هیچوقت.. هیچوقت...

اگه خدا بخواد همه چی حل میشه..

قربون خدا برم.. بالاخره معجزشو نشونم داد.. 

بالاخره اونهمه تضرع و التماس به درگاه خدا جواب داد..

بچه ها تاپیکو قفل میکنم...

ادامشو میام می نویسم...

نمیخام پر بازدید شه...

بس دعاها که خلاف است و هلاک... کز کرم می نشنود یزدان پاک... شکر ایزد کن دعا مردود شد.. ما زیان پنداشتیم ان سود شد.. مصلح است و مصلحت را داند او.. آن دعا را باز می گرداند او...

نمیدونم دلیل اینهمه عشق چی بود..

شایدم درست نبود اونهمه خواستن‌..

ولی من عجیب درگیرش بودم.. عجیب میخواستمش‌..

البته همش تقصیر من نبود...

عشق من خیلی بی همتا بود...

یه جنتلمن واقعی بود.. یه پسر عاشق و عاقل...

نمیخام دلیل جداییمونو یاد اوری کنم ولی خیلیا در جریان بودن..

من بد کرده بودم در حقش...

خیلی بد شکستمش...

ولی همش از عشق و دوس داشتن بود..

قسمتی از گذشتمو بهش دروغ گفته بودم.. فکر میکردم کارم درسته...

ولی الان که سنم بالاتر رفته میفهمم که من حق نداشتم پنهون کاری کنم.. در واقع من خیلی خودخواه بودم که بخاطر اینکه کنارم نگهش دارم بهش دروغ گفتم...

یه شب یه استوری غمگین گذاشتم تو واتس آپ... شمارمو داشت اینهمه مدت‌.. و این منو خیلی دلگرم میکرد..میدونستم که مرد من اگه قرار باشه یکی دیگه بیاد تو زندگیش حتما شمارمو پاک میکنه... خیلی مرد بود.. خیلی صادق.. خیلی انسان.. منم بخاطر همین خیالم راحت بود..

همون شب استوریمو ریپلای کرد ..

بهم گفت میدونستی حتی یه شبم نشد که بهت فکر نکرده باشم؟

تموم بدنم از شدت و عمق این عشق لرزید.. تموم اون حسایی که چهار سال پیش موقعی که تازه میخواستم حسمو بهش بگم توی من پدیدار شدن...

لبام خشک شدن از شدت هیجان.. قلبم به تپش افتاد.. دستام یخ کرده بودن نا نداشتم تایپ کنم...

بس دعاها که خلاف است و هلاک... کز کرم می نشنود یزدان پاک... شکر ایزد کن دعا مردود شد.. ما زیان پنداشتیم ان سود شد.. مصلح است و مصلحت را داند او.. آن دعا را باز می گرداند او...

دقیقا همون روزی بود که ۴ سال پیش بهش ابراز علاقه کردم..

همون پنجشنبه ی معروف... که هردومون اقرار کردیم به دوس داشتن هم..

۲۶ بهمن...

دقیقا سالگرد عشقمون...

همش داشت تایپ میکرد و من با چشمای خیس و پر از اشکم به زور میتونستم بخونم پی اماشو..

اون حرف میزد و من سکوت کرده بودم..

که دیگ تحملش تموم شد و تصویری زنگ زد...

داشتم عشقمو میدیدم... جلو چشام...  با همون موهای خوشگلش... با اون چشمای قشنگش.‌‌.. با اون ریشای مشکیش... زبونم بند اومده بود.. فقط داشتم اشکایی که از چشام سرازیر میشد رو پاک میکردم و اون قربون صدقه ی اشکام میرفت...

شروع کرد حرف بزنه چونش لرزید.. چشاش پر شد..

بهش گفتم هیچی نگو...

اصلا حالم خوب نبود..

از ی طرف نمیتونستم باور کنم..

از ی طرف از قدرت و رحمت خدا در شگفت بودم..

داشتم همه زندگیمو جلو چشام میدیدم.. کسی رو ک تو این ۱.۵ سال آرزوش میکردم همش...

بس دعاها که خلاف است و هلاک... کز کرم می نشنود یزدان پاک... شکر ایزد کن دعا مردود شد.. ما زیان پنداشتیم ان سود شد.. مصلح است و مصلحت را داند او.. آن دعا را باز می گرداند او...

ببین من یه پیشنهاد بهت بدم؟ خودم وقتی انجامش دادم توی زندگیم معجزه کرد.

قبل از هر تصمیمی چند دقیقه وقت بزار و برو کاملاً رایگان تست روانشناسی DMB مادران رو بزن. از جواب تست سوپرایز می شی، کلی از مشکلاتت می فهمی و راه حل می گیری.

تازه بعدش بازم بدون هیچ هزینه ای می تونی از مشاوره تلفنی با متخصص استفاده کنی و راهنمایی بگیری.

لینک 100% رایگان تست DMB

اونشب نتونستم حرف بزنم باهاش.. گفتم رضا اجازه بده فردا حرف بزنیم.. من اصلا حال دلم خوش نیست...

قرار شد فرداش بیاد دنبالم.. ساعت ۵...

خلاصه مینویسم...

الان ک دارم می نویسم چشام خیس اشکه...

بخاطر اینهمه لطف خدا بهم..

شب سختی بود.. نتونستم بخوابم اصلا...

تا صب گریه کردم... خدا رو شکر کردم.. دلم خیلی میسوخت به حال خودم‌... خیلی روزای بدی رو گذروندم...

خواستگار ک زنگ میزد تموم بدنم میلرزید.. اخه نمیخواستم این حس قشنگ رو تمومش کنم.. نمیخواستم این انتظارو ب پایان برسونم.. تو دلم میگفتم اگه خواست برگرده و من متاهل بودم اونوقت... چیکار کنم‌..

صبر کردم... صبر کردم... هر روز از خدا خواستمش...

وقتی اومد دنبالم.. بهش سلام دادم و بعدش هیچی نگفتم...  فقط ازش خواستم بره ی جایی که هیچکس نباشه... دروغ چرا.. دلم تنگ شده بود برا بغلش...

برا اون بغلای پشت فرمونش‌...

دلم داشت میترکید.. بغض داشتم عجیب... خم شدم سمتش و دوباره دستش دورمو احاطه کرد... بغضم ترکید و گریه کردم‌... از سختیای نبودنش گفتم... اونم داشت گریه میکرد... عشق من... مرد ۳۱ ساله ی من... رضای من.. داشت اشک میریخت.. ازم بابت روزایی ک نبود معذرت خواست... ولی من حق دادم بهش.. اون به زمان احتیاج داشت.. تا با خیلی چیزا کنار بیاد... خیلی اروم شدم تو بغلش... من میمردم برا بوی ادکلن تلخ و سرد مردونش.. تا تونستم بوش کردم.. خیلی تو تنهاییام با شیشه ادکلن خالیش گریه کردم... ولی دیگ خودشو داشتم..

حرفی از ازدواج نزده ولی همین ک هیچکدوممون نتونسته بودیم همو فراموش کنیم و یکی دیگ رو جایگزین کنیم خیلیه.. همین ک کنارش غرق آرامشم و از نفساش آرامش میگیرم خیلیه.. همین که خدا برش گردونده خیلیه... همین که منو همسرم ( نه به معنی زن ، بلکه به معنی هم مسیر و هم دل و هم قدم ) خطاب میکنه خیلیه ...

واقعا به این نتیجه رسیدم عشق همش ازدواج نیست...

همین که دو نفر کنار هم حالشون خوبه کافیه...

همون خدایی ک رضای منو برگردوند مطمئنم بعد از این هم هوای دلمو خواهد داشت..

الان ما دوباره شروع کردیم... عاشق تر.. مجنون تر...

خیلیاتون منو دعا کردید خیلیاتون از دور حواستون بهم بود.. فقط میتونم بگم تا عمر دارم دعاتون میکنم.. ممنونم از همتون.. خیلی عشقید... خیلی...

بس دعاها که خلاف است و هلاک... کز کرم می نشنود یزدان پاک... شکر ایزد کن دعا مردود شد.. ما زیان پنداشتیم ان سود شد.. مصلح است و مصلحت را داند او.. آن دعا را باز می گرداند او...

عزیزای دلم من الان خیلی سرم شلوغه ..

با وجود اینکه یه مدرک کارشناسی دارم تصمیم گرفتم امسال مجددا تو کنکور شرکت کنم..

تاپیکمو قفل کردم تا پر بازدید نشه چون واقعا نمیرسم بیام..

ولی گفتم بیام حسمو باهاتون درمیون بذارم‌... اخه بهتون قول داده بودم بیام تاپیک بزنم..

چون خیلیا پیگیرم بودن..

چشم انتظار بودن مثل من که یه روزی تاپیک برگشتن عشقمو ببینن...

اگه نتونستم بیام و جوابتونو بدم از همتون معذرت میخوام...

ولی دیگ باز میذارم تاپیکو تا هر چی خواستین بنویسین..

فقط میتونم بگم ممنون ک همش دعام میکردین..

ممنون ک پیگیر حالم بودین.. نگرانم بودین..

هر چند با تاخیر اومدم... معذرت میخوام... ولی تازه امروز به خودم اومدم... بهتر شدم...

درسته فعلا حرف ازدواج نیست.. ولی من به همینم راضیم‌‌ که کنار ریشه ی دلمم... فقط میتونم بگم از خدا هیچوقت نا امید نشین.. هیچوقت..

به من خیلیا گفتن اگه میخواستت میموند.. اگه عاشقت بود نمیرفت... ولی من با این حال هیچوقت نا امید نشدم.. تا اخرین لحظه از خدا خواستمش‌.‌.. بازم میخوام...

شما که دعا کردین عشقم برگشت... دعا کنید به هم برسیم یه روز...

اصلا زمانش مهم نیست... مهم اینکه تهش مال هم باشیم..

عاشق همتونم دوستای مهربون من 🧡🍃🌸

بس دعاها که خلاف است و هلاک... کز کرم می نشنود یزدان پاک... شکر ایزد کن دعا مردود شد.. ما زیان پنداشتیم ان سود شد.. مصلح است و مصلحت را داند او.. آن دعا را باز می گرداند او...

@7869zahra   😍 خدااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااایااااااااااااااااااااااااااااااا ...

فدای تو بشم من 😍😍😍

پستتو پاک کن 😂

یادمه ک دوس نداشتی تعداد پستات زیاد بشه عشق دلم ❤❤❤

بس دعاها که خلاف است و هلاک... کز کرم می نشنود یزدان پاک... شکر ایزد کن دعا مردود شد.. ما زیان پنداشتیم ان سود شد.. مصلح است و مصلحت را داند او.. آن دعا را باز می گرداند او...

میشه بگی چ استوری گذاشتی ی جورایی منم مثل خودتم ۱ ساله ک نیست 

صبر کن لینک بدم عزیز دلم

بس دعاها که خلاف است و هلاک... کز کرم می نشنود یزدان پاک... شکر ایزد کن دعا مردود شد.. ما زیان پنداشتیم ان سود شد.. مصلح است و مصلحت را داند او.. آن دعا را باز می گرداند او...

خیلی خیلی واست خوشحال شدم من از خیلی وقت پیش خاموش دنبالت میکردم

قربونت برم من ممنون عزیزم 🧡

بس دعاها که خلاف است و هلاک... کز کرم می نشنود یزدان پاک... شکر ایزد کن دعا مردود شد.. ما زیان پنداشتیم ان سود شد.. مصلح است و مصلحت را داند او.. آن دعا را باز می گرداند او...

میشه بگی چ استوری گذاشتی ی جورایی منم مثل خودتم ۱ ساله ک نیست 

https://ifilo.net/v/JPW5bHt

بس دعاها که خلاف است و هلاک... کز کرم می نشنود یزدان پاک... شکر ایزد کن دعا مردود شد.. ما زیان پنداشتیم ان سود شد.. مصلح است و مصلحت را داند او.. آن دعا را باز می گرداند او...

ممنونم فدات. واقعا از ته دل برات خوشحالم و همش نوشته هات رو میخندم ایشالله عروسیت    

امیدوارم عشق تو هم برگرده... اصلا نا امید نشو عزیزم.. خدا هست.. میشنوه‌.. شاید هنوز زمانش نرسیده که عشقتو برگردونه

بس دعاها که خلاف است و هلاک... کز کرم می نشنود یزدان پاک... شکر ایزد کن دعا مردود شد.. ما زیان پنداشتیم ان سود شد.. مصلح است و مصلحت را داند او.. آن دعا را باز می گرداند او...

ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیست

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792