منم اومدم .گفت عیب نداره بیا همینجا بخواب ولی من جمع کردم اومدم تو این یکی اتاق
همیشه که می‌گفت برو تو اون اتاق بهم بر می‌خورد ناراحت میشدم و هرچی میشد زود قبول میکردم
این سری از خدا خواسته بودم
دیگه برام مهم نیست انگار
خب
خوش به حالتون ۲تا خواب دارین😉😆
منم قهرم اومدم تو اتاق اون تو سالن ولی نمیتونم بخوابم😪
اتفاقا منم قهرم.
فکر کنم یک دعوای بزرگ راه انداختم
خودش گفت برو
میدونه یک‌چیزی برام خیلی ناراحت کننده اس
مدام ازش استفاده میکنه .
کلافه شدم از دست کاراش
من بودم میگفتم ناراحتی خودت برو اون یکی اتاق بخاب . من جام عوض شه خوابم نمیبره. بعدم پشتمو میکردم میخابیدم
بااینکه سخته ولی خوب کردی
شوهرمنم قهره
چرا قهرین؟
خوب میگفتی تو برو تو اون یکی اتاق بخواب پشتت بهش میکردی
تو سالن بودم
یکهو پاشد رفت تو اتاق گفت میخوای بخوابی همین الان باید بخوابی ،حق نداری خواب منو بهم بریزی ،وگرنه برو تو اون اتاق بخواب !
البته که تا من برم وسایلمو جمع کنم بیدار بود
ولی دیگه پاشدم اومدم تو این اتاق
خستم کرده با من بد رفتاری میکنه
خیلی باهام بد حرف زد
غرورم رو شکسته
دیگه دوسش ندارم
ما حدودا 6ساله جدا میخوابیم فقط گاهی برا س میریم پیش هم بعدش جدا میخوابیم
تحت هیچ شرایطی جای خوابت روجدانکن
اونم گفت بگو من پیشت نخوابم خوابم نمیبره و اشتی کنین
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیستتاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
