واااای من بگمممممممممم
واسه مسافرت رفته بودیم کیش
کلی تیپ زدم و با هلی شاتی ک کادو تولدم بود رفتیم محوطه عکس و فیلم بگیریم از خودمون. منو شوهر و دوتا بچه کوچک.
روشن کردنشو بلد نبودم ولی کنترل کردنشو حس کردم بلدم. راحت باید باشه
به شوهرم گفتم تو فقط روشنش کن بقیه شو بسپار به من
اونم روشنش کرد و کنترلو داد به من. اقاااااا چشمتون روز بد نبینه. این هلی شاته رفت بالا و بالا و دور زد و رفتتتتتتتت که رفت. ناپدید شد از چشم دیگه..
حالا من شوهر و دوتا بچه و کیف و همه چیو ول کردم. چه میدوووووام دنبالش که پیداش کنم.
بدو بدووووو میرفتممممم..
کلی گشتمممممم
نبود ک نبود.
آخرسر یهویی یادم افتاد تو گوشی الان باید فیلمش سیو شده باشه.
دیدم بالای درخت گیر کرده. شناسایی کردم درختو.. میخواستم از درخت برم بالا ک شوهرم با دوتا بچه و کالسکه و کلی وسایل رسید بهم گفت کجا میری بابااااا زشته صب کن. (حالا دوماهه هم باردار بودم)))))
به باغبون اونجا گفت اون رفت بالا
آوردش و ...
بلاخره بستم و گذاشتمش کلا یه جایی که دیگه نبینمش.