از خودم شروع میکنم
همیشه آرزو میکردم کاشکی مامانم دوسم داشت...
کاشکی درکم میکرد
(بچه نیستم ولی واقعا بعضی اوقات دلم میگیره)
حسرت محبت به دلم مونده
حرفی ندارم
کاش پولدار بودم.شوهرم آدم بود
کاش تو خونواده ی به دنیا میومدم ک محدودم نمیکردن ازادی داشتم حق انتخاب داشتم میزاشتن زندگی میکردم....
همیشه دوست داشتم زمان به عقب برگرده با خودم اینکار نمیکردم این اتفاق بد بهم نمیفتاد البته راضی هم از مامانم اینا ولی میگم کاش مواظبم بیشتر بود،
کاش از نامزدم جدا نمیشدم🖤
بعضی اوقات وقتی بقیه رو میبینم که یه داداش بزرگتر دارن اینقد دلم میگیره با خودم میگم اگه منم یکی رو داشتم که واقعا دوسم داشت الان اوضاعم این نبود
منم دلم گرفته...💔
کاش خانوادم پرو بالمو نمیبستن ک واسه کارایی کوچیکی ک دلخوشیمه بخام در ب در بفکر ازدواج باشم وانقد دنبال ازاد شدن اززندانی ک برام ساختن باشم ک نفهمم انتخابم درسته یاغلط
کاش دلخوشیامو ازم نمیگرفتن
کاش بیشتر واسه آرزوهام تلاش میکردم کاش بیشتر قدرش رو میدونستم کاش نمی رفت کاش وقتی بود واسه بودنش خداروشکر میکردم کاش یکمی هم خودمو دوست داشتم تا انقدر الان خودمو عذاب ندم کاش مامانم درکم میکرد و میومد یکم باهام حرف میزد کاش زودتر تموم میشد این زندگی
منم کاش دوستام همونقدر ک من اونارو میخام دوسم داشته باشن زود منو قضاوت نکنن هعی قلبمو نشکنن ضربه نزنن:)💔خسته شدم
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیستجدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
2 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز