عاقا قضیه از این قراره که چند روز پیش من مهمون داشتم خانواده ی همسرم...بعد برادرشوهرم مریض بود و چند روز همینجوری یه گوشه ی هال خواب بود...قرص خواب هم میخورد..یه روز داشتم اطرافشو تمیز میکردم دیدم پسرم گوشی برادرشوهرمو کرده دهنش داره گاز میگیره 😅 گفتم یا خدا الان گوشیش یچیزی میشه و برش داشتم گذاشتم پیش نایلون داروهاش...یهو دیدم قفل گوشیش بازه وتوی چت با شوهرمه...منم که فوضووول🤦🏻♀️😅رفتم توی سرچ اسم خودمو زدم ببینم راجبم تاحالا به داداشش چیزی گفته یا نه... دیدم شوهرم نوشته دکتر برام فلان دارو رو تجویز کرده و توی عوارضش نوشته هذیون و حرف زدن در خواب...حالا من چیکار کنم بنظرت؟نمیخوام لیلا چیزی از گذشته ی گندم چیزی بفهمه...برادرشوهرمم گفته نه بابا اینجوریا نیست...هیچی خلاصه من از صفحه گوشی عکس گرفتم و مهمونا که رفتن نشونش دادم که قضیه چیه.. هرچی هست بگو اگه الان بگی میبخشم وگرنه خودم یجوری از زیر زبون داداشت میکشم...قسم و الا و بلا که چیزی نیست و چنتا چیز ساده گفت و قسم که بخدا همینا بود..حالا بگذریم از این قضیه..حالا منم نگفتم که خودم فوضولی کردم گفتم یکی برام این اسکرین رو فرستاده😅حالا میگه یا کار داداشمه یا زنداداشم که میخوان گند بزنن به زندگیمون...وایسا حسابشونو میرسم😅خلاصه گند زدم...منم گفتم بخدا این دوتا نیستن یکی هست که اصلا نمیتونی حدس بزنی کیه و داره بهم اطلاعات میده راجبت😅جفت هرکی هست خیلی شیطان صفته و میخواد شیطنت کنه بینمون..من پیداش میکنم... حالا داره میگرده پیداش کنه😑گفتم بزار یکم بگذره اذیتش کنم بعد بگم اصل قضیه رو 😅