من یه روز عشقم گل کرده بود بیچاره شوهرم صبح قبل این که هوا روشن بشه میره سر کار بعد تو یه اپارتمانی مستجر بودیم که پشتش کوه ودره بود بیچاره اول صبحی میبینه یکی اسمش رو تو تاریکی و سکوت داره صدا میکنه میگه دفعه اول که صدا اومد خشکم زد ولی هی پشت هم صداش میکرده یه لحضه به من که از بالا صداش میزدم چشش افتاد کلی فهش بارونم کرد .صداش میزدم که ازش خدا حافظی کنم اخه سابقه نداشت اون موقع روز بیدارشم 😁🤣🤣🤣