سلام عزیزان من قبلا عضو بودم خودم نخواستم با اون کاربری تاپیک بزنم
شوهرم سفر کاری هستش دیشب داشتیم باهم چت میکردیم که من یادم اومد وبهش گفتم خانومه دوستت امروز به مادرم خیلی تعریفتو کرده ومیگه شوهرم خیلی تعریف میکنه از ایشون واقعا آقاست واینا
اینجا بگم که شوهرم شوهر همون خانوم را براش کار جور کرده بود پیش خودش وچون اونا هم دستشون تنگ بوده خیلی دعا کردن و برای خیلیای دیگه که چند تا از دوستاشم همراهش برده برای کار البته هرچند یکبار میره پیش یکی از دوستش از قضا چند روز پیشم کنارش بود
اینو که گفتم گفت عه آره دوست دختر فلانی چند روز پیش که پیشش بودم پشت تلفن داشت با دختره حرف میزد گفت فلانیم اینجاست بعد دختره گفت که فلانی خیلی تعریفتو شنیدم بعد به حالت شوخی گفت آره من خیلی خوبم وفلان ومن بهش گفتم دوست دختر ؟؟؟ تو چی گفتی گفت منم گفتم سلامت باشی گفتم مگه تو با دختره حرف زدی گفت نه زده بود بلند گو گفتم حالا باید حتما جواب میدادی گفت نه باید خودمو قایم میکردم گوشی دست دوستم بود گرفت طرف من منم بهش یه کلمه گفتم سلامت باشی
منم باهاش بحث کردم که دوست ندارم با زن غریبه خوش وبش کنی گفتم خودت حرف زدی یا گوشی دست اون بود گفت خوش وبش کدومه من فقط جواب دادم ......
بقیشو میگم الان