بچه ها یه موضوعی منو اذیت میکنه. اونم اینکه شوهرم خیلی با مادرش شوخی های زشت میکنه حرفایی که زدنش از نظر من حیا رو از بین میبره و حرمتی نمیزاره. اما خودشون میخندن و کیف میکنن. منم دست خودمنیست ناراحت میشم و خندم نمیاد. ساعتها یه موضوع جنسی و زشت و سوژه میکنن و میخندن! عادیه این مسائل یا من حساس شدم؟؟
حق داری عزیزم منم عصبی میشم. درکت میکنم. نه عزیزم چی هست، ندیدم؟؟
یه چیزی شبیه خمیر بازی. رنگی و شفاف هستن. مال خواهر زادش بود . شوهرمم گرفت دستش باهاش معذرت میخوام آلت مرد درست کرد . نشون مادرش میداد باهم غشغش میخندیدن. ن یکبار نه دوبار . چند شب اونم چند ساعت. میگفت مامان مامان بیا بگیر دستت. یا مثلا این مال فلانیه اسم مردهای فامیلشون. مادرشم میمرد از خنده. به حدی اعصابم خورد شد سردرد گرفتم. درحاایکه شوهرم با من سرد و بی میله.
یاااا خدا این دیگه چه وضعشه، حالم خراب شد و اعصابم داغون شد. منکه اصلا تحملشو ندارم
مسافرت بودیم مثلا یک هفته. خونه خواهرش. با اونا هرشب ازین شوخیا و خنده ها. منم اصلا نمیخندیدم . میدید ناراحتم. بدتر میکرد. کوفتم شد اون سفر. دلممیخواست فرار کنم . واااقعا نمیدونم عادیه یا من حساسم
عزیزم باهاش بیرون نرو. از این خانواده های احمق ببخشید خر بی فرهنگ هستن. مثلا یه با برادر شوهر خواهرم مرد گنده میرفته میگفته مامان شیر میخوام ولی فقط یه بار بوده. اینا خیلی احمقن که گفتی. عه عه
تعجیل در فرج صلوات ( با ذکر و عجل فرجهم).فقط یک بار زندگینامه ووصیتنامه شهید بابک نوری هریس رو بخون.عکسشم ببین. فوقالعادس