2777
2789
عنوان

میشه مامانا ی لحظه بیاین تورو خدا

90 بازدید | 8 پست

بچه ها من ی پسر سه سالو نیمه دارم خیلی مراقبشم برای مسائل جنسی جاریم دوتا پسرداره یکی ده ساله یکی هفت ساله خواهر شوهرمم ی پسر چهارساله داره چند روز قبل خونه جاریم دعوت بودیم دیدم پسر کوچیکه جاریم و پسر خواهر شوهرم هی میرن توی اتاق یا پشت در بعد لباسشو و جلوی شلوارشون نامرتبه شک کردم بهشون دیگه هواسم بود پسرم باهاشون بازی نکنه هی میرفتم سراغش اعصابم داغون شده بود اون چند ساعت توی راه برگشت به شوهرم گفتم قبلا هم بخاطر اینکه بچه های جاریم حرف زشت میزدن اصلا خونشون نمیرفتیم بعد از دو ماه رفتیم اینجوری شد حالا امشب خواهر شوهرم اومدن خونمون توی آشپز خونه بودم ی لحظه دیدم پسرم نیست یهو از پشت مبل اومدن بیرون دوتاشونم جلوی شلوارشون نامرتب انگار پشت سرم داغ شد یهو رنگم پرید دست پسرمو گرفتم اوردم توی اشپزخونه لباسشو مرتب کردم اروم بهش گفتم چیکار میکردین گفت فلانی (پسر خواهر شوهرم) گفت بیا د و د و ل بازی گفتم دیگه این کارو نکنیا کار بدیه مگه بهت نگفتم بجز مامان و بابا کسی نباید بدن مارو ببینه سریع گفت ببخشید ورفت الانم قبل از خواب بغلش کردم گفتم بجز من و بابا که میبریمت دستشویی کسی نباید بدنت رو ببینه گفت باشه گفتم قول بده گفت قول میدم اما همش دلم آشوبه حالم خرابه به خدا دلم میخواست از خونم پرتشون کنم بیرون

الان که دارم اینو برات می‌نویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمی‌دونم تا کی رایگان بمونه!
من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفه‌ای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تک‌تک مشکلات رو گفت و راه‌حل داد.

خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همه‌ش رو درست کردیم!

اگه تو یا یکی از عزیزات مشکلات اینجوری دارید، همین الان تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

خب مسئله رو به شوهرت بگو و دیگه سعی کنین خیلی کم رفت و آمد کنین  خودتم بچه رو بکش کنار و با مل ...

به شوهرم گفتم گفت من هواسم هست اما تا شام بخوریم و جمع کنم دق کردم بعضیا تنها چیزی که براشون اهمیت نداره تربیت بچشونه

عزیزم شما آموزش درستو به پسرت داری میدی به والدین اونا هم چیزی بگی مطمئن باش زیرش میزنن پس ...

به خدا من همه ی تلاشمو میکنم خیلی هواسم بهش هست باهاش صحبت میکنم مسائل رو تا اونجایی که متوجه میشه بهش توضیح میدم خیلی پسرم پذیرشش بالاس نمیدونم چجوری امشب گول خورد همش خودمو مقصر میدونم سرزنش میکنم دلم میخواد گریه کنم 

به خدا من همه ی تلاشمو میکنم خیلی هواسم بهش هست باهاش صحبت میکنم مسائل رو تا اونجایی که متوجه میشه ب ...

نه عزیزم تو مادر خوبی هستی براش که الان انقدر نگرانی اگه بازم خودش خواست کنجکاوی کنه با بازی حواسشو پرت کن تا فراموشش بشه

تازه فردا قرار گذاشتن برن کوروش خرید و گردش من هیچ حرفی نزدم میخوام فردا بگم من و پسرم نمیایم شما برید به نظرتون رفتارم بده؟؟؟ اخه حالم خیلی گرفتس دوس دارم تنها باشم با بچم همش حس میکنم به حریم خصوصیش بی احترامی شده اخه خیلی کوچیکه فقط سه سالشه

ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیست

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778

جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته

به دل بگیر

hhhhf | 28 ثانیه پیش
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز