2777
2789

من ونامزدم دوسال پیش از طریق دوستم اشنا شدیم البته اول خانواده ها اشنا شدن ما کیش زندگی میکردیم و نامزدم و خواهرش گرجستان درس میخوندن( اما خانوادش کیش بودن ) و به خاطر همین فقط تابستونا همو میدیم و بقیه سال رو باهم از طریق چت تا تماس تصویری در ارتباط بودیم خیلی اوضاع سختی بود..  وضع مالیمون(خانواده من)  خوب بود اما نه اونقدری که بتونیم بریم خارج از کشور..تا خدا کمکمون  کرد و تونستیم به گرجستان مهاجرت کنیم و یه خونه نقولی اونجا بخریم بعد چند ماه تونستیم خودمونو از همه لحاض با همه چی وفق بدیم  نامزدمم چون پولدار بود گاهی اوقات کمکمون میکرد اما من نمیزاشتم زیاد کمکمون کنه.. همه چی عالی بود انگار تو رویا بودم تا اینکه یه شب پسر عموی مامانم زنگ زد و گفت :یکی از دایی هام واون یکی پسر داییم فوت شده 😭خیلی بدبود هرطوری که شد خودمونو رسوندیم ایران چند ماه کارمون شده بود گریه آخه خیلی جوون بودن پسر داییم ۱۴وداییم ۳۲داغ دوتا عزیز دیدن خیلی سخته روزای سختی رو گذروندیم چند ماه که گذشت حالم بهتر شد اما مامانم افسردگی گرفته بودبهش اصرار کردم که برگردیم اون ور چون دلم برای امیر(نامزدم )خیلی تنگ شده بود اونم همین طور ..مامانش کم نزاشت برام تو این مدت مث مارد کنارم بود خواهرشم (دوتا خواهرداره )همین طور 

به مامانم که گفتم برگردیم گفت تا سال هیجا نمیام و اون باید بیاد اینجا چون فصل مدارس بود و رشته اش پزشکیه و حضوریه مجبور بود سخت درس بخونه و به هر دری زد نتونست بیاد این ور ..دارم دیوونه میشم از یه طرف غم از دست دادن داییم وپسر داییم از یه طرف حال مامانم و از یه طرفم دوریم از امیر..هرشب تا گریه نکنم خوابم نمیبره .خیلی بده توروخدا کمکم کنید😭🙏🏻

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

عزیز دل منم اسمش امیره،پزشکی میخونه،منتها توی شهر دیگ،اهواز،گفت برا عید میخام مرخصی بگیرم بیام گفت ۹۰درصدد میتوتم بیام،اما نمیدونم دیگ، سال اول تخصصم هست خیلی شیفتاش سنگینه

وای عزیزم ....‌‌

بدجور تو هچل افتادی که.....

میگم عزیزم برو گرجستان بمون اونجا یه مدت ........

کمی غمت فراموش میشه بعد به هر دری بزن که مامانتو ببری گرجستان حالش خوب شه.....

یه جای خو شاب و هوا برین یکم شادی کنین حالتون بهتر میشه گریه و افسردگی هیچ فایده ای نداره.......

برات دعا میکنم عزیزم....

خودتم یکم فکر ببین چی کار میتونی بکنی 

با آرزوی موفقیت!♡☆◇♧♤

وقت اضافه که پیدا میکنیم شب و روز باهم در ارتباطیم  نه اصلا نمیتونه بیاد 🙁 اخه اجازه نمیدن

میفمم چی میگی خیلی سخته،بذار یگم مامانت اروم تر ک شد باش حرف بزن بگو مامان من دلم تنگ شدع برا نامزدم 

عزیز دل منم اسمش امیره،پزشکی میخونه،منتها توی شهر دیگ،اهواز،گفت برا عید میخام مرخصی بگیرم بیام گفت ۹ ...

اره خیلی بده فقط تابستونا این وره  

هرروز ازشون ازمایش کرونا میگیرن 😔

اره خیلی بده فقط تابستونا این وره   هرروز ازشون ازمایش کرونا میگیرن 😔

اخی،عزیزم،دعا میکنم انشالا ب زودی همو ببینید 🤲توهم برا من دعا کن،عید بتونم ببینمش 

وای عزیزم ....‌‌ بدجور تو هچل افتادی که..... میگم عزیزم برو گرجستان بمون اونجا یه مدت ........ کم ...

ممنوون 

مامانم هیچ جوره نمیاد بابام مشکلی نداره میگه برو بابام روشن فکره اما مامانم میگه یه دختر تنها تو مملکت غریب میخواد چی کار کنه شماهم که عقد نکردین میگم بهش مادرمن نمیخوایم بمونیم خونه ما که  میرم خونه خودشون پیش آجیش(اونجا خودشون خونه دارن با آجیش دوتایی زندگی میکنن) میگه نه ☹

 نمیدونم چرا سر لج افتاده باهام😪

ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیست

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز
توسط   8080aylinamm  |  1 ساعت پیش
توسط   shabaram  |  1 ساعت پیش