من یه دوستی دارم چهار ساله دوستیم من خیلی دوستش دارم خیلی همه کار کردم براش همیشه دلم میخاسته پیش هم باشیم ولی اون انگار مث من نی ...مثلا من تولدم ک خانوادگی بود دعوتش کردم اما اون ن فقط یبار ک دوستاش بودن منو گفت من کادوهای گرون براش میگیرم ولی اون با اینکه وضعش خوبه اصن چیزای خودشا برام میآورد بیرونم. یبار من بش گفتم باهم رفتیم ولی بعدش گفت بیا بریم رستوران گفتم خبرش با تو همش گف وای مسافرتم و نیسم و اومدم خبرت میدم چن روز پیش دیدم با یه رفقا دیگش ک اصن محل سگش نمیذاره رفته ... ولی همشم تو اینستا میگه دلم برات تنگ شده و نفسمی و اینا .... والا دروغ چرا من پیج خانوم مدیر تو. ایسنتا رو دارم نوشته بود با دل جرعت حرفتونو بزنید ولی من اصن نمیتونم بش بگم میترسم فک کنه عاج و داغشم راستی اینو بگم ۱۸ سالمه راهنماییم کنید ممنون