اول از همه بگم ک میونه منو شوهرم چند وقتیه زیاد مثل قبل نیس زیاد با هم حرف نمیزنیم و میشه گفت اصلا حرف نمیزنیم و ازصب تا شب سرکار هس قبلا دیر میرفت و زود میومد خونه اما الان....
امروز کار مهمی برام پیش اومد زنگش زدم جواب داد یکم احوال پرسی ک کردیم قط شد نمیدونم خودش قط کرد یا قط شد ولی همیشه ک وسط مکالمه قط میشد سریع زنگ میزد اما امروز نیم ساعت منتظر شدم تا زنگ بزنه اما نزد به تلفن مغازش زنگ زدم یه خانم برداشت (از صدای پر از عشوش حرصم گرفت😑) بش گفتم گوشی بده دست خودش
وقتی گوشی برداشت بهش گفتم ای خانمه کی بود گفت نیرو گرفتم منشیه بهش گفتم کی گرفتی ک من نمیدونم یه جورایی انگار میخواست بحث رو به سمت دیگه ای بکشونه چون گفت حالا میام و این ک موضوعی نیسو از اینا 😑😑😑
همیشه حتی مشتری براش میومد بهم میگفت چی گفته و....
و اینکه همیشه نیرو مرد میگیرفت و میگفت زن به درد کار نمیخوره حالا نمیدونم چرا تصمیمش عوض شد
و یه چن روزیه همش ازم ایراد میگیره
دارم دیوونه میشم تو این دوسال زندگی یه بار اینجوری باهام حرف نزده بود
😞😞😞