۲۲ سالمه اگه سر پناه داشتم میرفتم
خیلی ناراحت شدم اسی .بچه هات دقیقا سن بچه های منن.به اون مرتیکه هیز که خدا فقط جواب خودش و اون زن بی شرف رو بده بگو تو بری خونه خودتون سر بچه هات خرجی هم بده قیافه نحسشم ببره پیش اون نجس.انشاالله کم کم مستقل بشی دستت تو جیب خودت بره
ببین مثلا هزاران بار بهش گفتم پروفایل های اونو چک نکن والله به خدا میره به زنداییم میگه با هم نگاه میکنن بعد میاد کلی ناراحت میشه ما رو هم ناراحت میکنه اما به خرجش نمیره اصلا هم نمیشه باهاش حرف زد فوری میپره به آدم انقدر گیر میده انقدر گوشت تلخ شده که ازش متنفر شدم دیگه
منم یه نامه نوشتم یه جا قایم کردم یه روز خودمو میکشم خستم از همه ...اون از شوهر اشغال من ....اینم از خانواده م ک اصلا پشتم نیستن شوهرمم فهمید هارتر شد ....بچه هامم اگر طلاق بگیرم بهم نمیده تازه بده هم مامانم گفت نمیذارم با بچه بیایی خونمون یعنی همه جوره تو باتلاقم
برو سرکار وگرنه دیوونه میشی 💔 من چندماه رفتم قهر و طلاق و....انقد مامانم اذیت کرد منم نوزاد داشتم نمیشد برم سرکار اومدم سر خونه زندگیم ولی بچه هام یکم بزرگ بشن میرم ازین جهنم .....حتما سر کار برو بچه ها رو بعدا میتونی ببری پیش خودت نیومدن هم خودتو سرگرم کن خدای ماهم بزرگه
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
