بچه ها من دوستم( مادر هامون در جریانن و قطعی هست همه چیز) دانشجوی پزشکی هست، ازون ورم یه شغل شروع کرده بود که ورشکست شد، همه ش یا بیمارستانه، یا دنبال کارای دیگه ش😓نهایت صحبتمون این چند وقت سلام صبح بخیر و شب بخیر شده، دلم گرفته😓😓وقتی اینطوری میکنه منم دلم میشکنه و کلا خودمم حرفم نمیاد باهاش با اینکه وقتی میاد گرم تحویل میگیره ولی خب انگار من سرد شدم دیگه😓بنظرتون عادیه؟از صبح ازش خبرای نداشتم، البته ظهر پیام دادم حالشو بپرسم گفت خوبم و کار دارم خدافظی کرد، الانم پیام داده عذر خواهی کرده که تا ۱۱ کارش تموم میشه صحبت میکنیم ولی من نمیخوام صحبت کنم😓میخوام بخوابم از غصه