من ۱۹ سالمه امسال پشت کنکوریم توی یه روستای کوچیک زندکی میکنم که همه همو میشناسن دیشب عروسی دوستم دعوت بودم و تا دیر وقت طول کشید وقتی اومدم خونه مادرم هزارتا فحش بهم داد و سرم داد زد منم خوابیدم تا صبح دوباره شروع کرد به دعوا کردن بهم گفت فکر کردم کسی دزدیدت گفت اگه بدزدنت و بکشنت هیچی خداروشکر ولی اگه باعث بی آبروییمون بشی پسرام دیگه روی بیرون رفتن از خونه رو ندارن بهم گفت هرچی زودتر ازدواج کن و از اینجا برو دیگه نمیتونم تحملت کنم هیشکیو ندارم نمیدونم چیکار کنم نمیدونم گناهم چیه😓💔