من دختر شادی بودم اما تحقیرم تردن تهمت زدن و... روحم رو کشتن
منم طرف رو نفرین کردم پسرش سر یکسال مرد
بعد زنه گریه میکرد جوری ک من گریه میکردم
تو مسجد بودیم یهو دوستم گفت خیلی خندیدم بعد یکسال
اما اعتماد به تفسم همه پایین اومد و هیچ وقت ب خوبی قبلا نشدم و نخواهم شد