بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.
پنج سال پیش یه اتفاق برام اومد که اون موقع فکر میکردم بی چاره ترین زن دنیام.فقط زجه زدم چند ماه.همش میگفتم خدایا چرا من.پناه بر خدا کلی کفر میگفتم به خدا...
بعد از گذشت چندسال فهمیدم که خوشبختی من در گرو اون اتفاق بود و به حکمتش پی بردم.💔
ای ما و صد چوما ز پی تو خراب و مست ,ما بی تو خسته ایم تو بی ما چگونه ای?
الان تو روزهاي سخت وگيج كننده زندگي ام هستم البته تقريبا از اول سال ١٤٠٠ همينجوري برام بود اوايل سال كه افتضاح بود الان بهتر شده باز اما هيچ وقت تو زندگيم اينجوري گير نكرده بودم
می دونی دفترخاطرات اینش خوبه که تمام اون لحظه و حست رو مینویسی ...من دفتر خاطرات گذاشتم کنار خیلی زیاد شدن تا به الان خودکار رنگی هم دارم هرشب خاطراتمو ثبت میکنم با رنگی که اونشب احشاس میکنم روزم اون رنگی بوده ...الان خیلی موقع ها بوده که الان اصلا یادم نیست بخدا ولی وقتی دفترمو میخونم میبینم چقد بعدش شرایط سخت تر پیش اومده و اونا فراموش شدن چه چیزایی که نگذشته ...پس یه چی میگم همیشه ...این نیز بگذرد