دختر عمه ام کلاس دومه عمه ام صبح بهم زنگ زد گف چون درساش ضعیفه میارمش خونتون کمکش کن باهاش تمرین کن و اینا
حالا من بخاطرش از خوندن امتحان خودم با اینکه پشت کنکوری عم و دارم برنامه ریزی میکنم بخاطرش از درسای خودم زدم اومدم با دخترش درس کار میکنم دو ساعت با این دختر من درس کار کردم،گفتم بقیه رو بلدی فاطیما ؟گف اره بعد چند دقیقه اومد سمتم که واای یادم رفت. دو بار گفتم بهش ،انگاری که فسقلی بخاد لج منو در بیاره همش میومد میگف چی چی چی نفهمیدم یه بار دیگه بگو منم گفتم وااای روانیم کردی بخدا یهو عمه ام گف دستت درد نکنه تو که گفتی باهاش کار میکنم اشکال نداره ،فاطیما بدو وسیله هات رو جمع کن بریم منم گفتم واسه شما آدم هر کاری کنه انگار فقط گِل لگد کرده،اگه کارتون رو خوب انجام بده میشه آدم خوبه اگه ن هم که آدم بَده ،قهر کرد با داد و بیداد رف خونش
چرا بعضیا اینطوری ان؟ادم یه کاری هم واسشون میکنه طلبکار میشن!