من بچه ی اخر خانواده هستم یک خواهر و ۳برادردارم مادرم خیلی بهم وابسته بیشتراز بقیه ی بچهاش منم خیلی بهش وابسته م میخام برای کنکور بخونم و برم ی دانشگاه تو شهری ک ۴ساعت باشهری ک مامانم توشه فاصله داره اخه این شهر دانشگاه نداره مامانم خیلللی اعتماد ب نفسش پایینه و خیییلیم ب دیگران محبت میکنه اما ازدیگران محبت دریافت نمیکنه حتی از داداشام چون اونا بیشتر طرف زن هاشون کشیده شدن باوجود اینکه مادرم اصلا توی زندگی هیچکدومشون دخالت نمیکنه اما چون ب خودش اهمیت نمیده و بیشتر ب دیگران اخترام میذاره اینجوریع چیکارکنم دلم واقعا براش میسوزه