2777
2789
عنوان

رمان پیشنهاد کنین

181 بازدید | 23 پست

سلام سلام

حوصلم سر رفته و دلم حوس یه رمان خوب کرده

یه رمانی ماجراجویی هم باشه چه بهتر

مثل *تولد مشترک* یا هر چی  میدونین

پایانشم تلخ باشه عب نداره 

فقط قشنگ باشه 

این مرد امشب میمیرد 

با سقوط دستهای ما 

اولین دلخوشی زندگیم💕مادرم💕پلان اول ؛ دیشب همه چیز به ‹ مو › رسید پلان دوم ؛ صبح معجزه شد و ‹ مو › پاره نشد ± دو ساعت بعد از معجزه ، مامانِ بی‌خبر از اتفاقات اخیر ، برای احوال پرسی زنگ زد و گفت : ‹ دیشب کلی دعات کردم💛'💎 ›دومین دلخوشی زندگیم💕 پدر و برادر جانم 💕 با قلب مهربونشون  و خوبی های بی منت 🌈🦋‌‌ سومین دلخوشی زندگیم اومدن مردی تو زندگیم که منو با تمام بچگیام بزرگ کرد 🌱و کنارش بدون هیچ ترسی خود واقعیمم🙃 .آدم امن زندگی من🫂❤️ می‌گفت هرچقدر دل‌چرکین باشم ازت ولی دوست‌داشتنت هنوزم به دریا وصله.💙 در دل و جان خانه کردی عاقبت ...❤️🌈 خدایا شکرت بابت همه چی 💛💛 

الان که دارم اینو برات می‌نویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمی‌دونم تا کی رایگان بمونه!
من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفه‌ای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تک‌تک مشکلات رو گفت و راه‌حل داد.

خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همه‌ش رو درست کردیم!

اگه تو یا یکی از عزیزات مشکلات اینجوری دارید، همین الان تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

مرسی خلاصش رو میگی؟

در مورد یه خانمه که وضع مالیش متوسط به. پایینه و مجبوره به خاطر مشکلاتش با یه پسر نابینا ازد کنه از اونور یکی دیگه رو دوست داره که ریس خودشه از نابینای بچه دار میشه ومیره زن اون یکی میشه بچه سو ول میکنه میره خارج وکلی بدبختی تا. ـــــ باحاله خیلی بخونش

تشکر تشکر لطف میکنی یه خلاصه ای بگی ببینم درباره چیه؟ 

والا خیلی گستردست ولی معرکه 

با سقوط تلخه پایانش و اینکه دختره  با ناپدریش زندگی می‌کنه عاشق عموش میشه و ...

این مرد هم من که پنج بار خوندنش بیشتر دوسش دارم راجب دختری ب اسم یلداست که خیانت مادرش رو تو بچگی دیده و کسی تو زندگیش نداره براش پاپوش درست میکنن و ... 

این فقط شاید یک هزارم داستان باشه معرکست بخون 

اولین دلخوشی زندگیم💕مادرم💕پلان اول ؛ دیشب همه چیز به ‹ مو › رسید پلان دوم ؛ صبح معجزه شد و ‹ مو › پاره نشد ± دو ساعت بعد از معجزه ، مامانِ بی‌خبر از اتفاقات اخیر ، برای احوال پرسی زنگ زد و گفت : ‹ دیشب کلی دعات کردم💛'💎 ›دومین دلخوشی زندگیم💕 پدر و برادر جانم 💕 با قلب مهربونشون  و خوبی های بی منت 🌈🦋‌‌ سومین دلخوشی زندگیم اومدن مردی تو زندگیم که منو با تمام بچگیام بزرگ کرد 🌱و کنارش بدون هیچ ترسی خود واقعیمم🙃 .آدم امن زندگی من🫂❤️ می‌گفت هرچقدر دل‌چرکین باشم ازت ولی دوست‌داشتنت هنوزم به دریا وصله.💙 در دل و جان خانه کردی عاقبت ...❤️🌈 خدایا شکرت بابت همه چی 💛💛 
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیست

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز