اخه دلم براش تنگ شده بود
یه چن تا لوازم خونه هم داشت که اصلا فکر نمیکردم اوناروداشته باشه نمیدونم کی خریده اینامهم نیست
تویه ساختمونیم و۵ماهی میشد ندیده بودمش
دلو زدم به دریا رفتم یه حالی ازش پرسیدم
گفتم شماهم بیایید
نمیدونم چرااسترس گرفته بودم
سرم داره میترکه