2777
2789

بیاید بگید اگه همچین فردی تو زندگیتون بود چه واکنشی نشون میدادید.

من که به شخصه به نگاه های عادیش واکنش نمیدادم، چون شاید خودمم به مردی که اراسته باشه نگاه کنم، ولی اگه نگاه هاش اذیت کننده بود تذکر میدم، اگر به حدی بود که زندگیمو تحت تاثیر قرار داد، ترکش میکنم 

بچه‌ها، دیروز داشتم از تعجب شاخ درمیاوردم

جاریمو دیدم، انقدر لاغر و خوشگل شده بود که اصلا نشناختمش؟!

گفتش با اپلیکیشن زیره لاغر شده ، همه چی می‌خوره ولی به اندازه ای که بهش میگه

منم سریع نصب کردم، تازه تخفیف هم داشتن شما هم همین سریع نصب کنید.

فقط چشم چرونی رو نمیدونم

ولی بابای من لاشی بود زتدگی ما رو نابود کرد

من یه مادرو یه زن هستم خیلی خیلی عذاب کشیدم اووو بگم تموم نمیشه.ولی بدترینش تشنج دخترم تو شش ماهگی بود شوهرمم مشکل جسمی و اعصاب داره بی پولی میکشم نداری دارم هزارتا مشکل دارم❤❤❤❤تو رو خدا تا من تاپیک میزنم نگین مگه دوماه پیش دوهفته پیش دو روز پیش همین تاپیکو نزدی؟!!! ولله اگه مشکلم حل شده بود دیگه تاپیک نمیزدم من پول اضافه ندارم واسه بسته نت بدم😓❤❤❤شوه من کارگر مشکا ذهنی و جسمی داره. دخترمم تشنج کرده💔شوهرم میتونه راه بره و حرف بزنه ولی از نظر عقلی مشکل داره خیلی مغزش کار نمیکنه هنگ میکنه پخمه اس جسمی هم تا یه کار میکنه میفته ضعیفه نمیتونه زیاد کاری انجام بده.من خوشم نمیاد که همش میام تاپیک دعا میزنم مجبورم ناچارم هر کس هر تاپیکی که دلش میخواد میتونه تو نی نی سایت بزنه... منم دلم میخواد تاپیک دعا بزنم... اگه دلت نمیخواد میتونی نیای تو تاپیکااام.من خودم خوشم نمیاد که از این تاپسکا بزنم مجبورم التماس دعا دارم..آره من همون کاربریم با یه کاربری دیگه اومدم.قبلی رو ترکوندم...چون اون تاپیک پربازدید رو دیدم ترسیدم که خواهرشوهره مچ زنداداششو تو سایت گرفته بود... آخه من همه ی زندگیمو اینجا تعریف کرده بودم... حوصله دردسر نداشتم دیگه... گفتم کاربریمو بترکونن یکی جدید زدم😝خلاصه زندگیم میشه اینکه من تو یه شهر کوچیک که همه همدیگرو میشناسن تو یه خانواده بد نام به دنیا اومدم...بابام مشکل اخلاقی شدید داشت و داره مشکل مشکل روانی هم داره... مادرم از مجردی سابقه افسردگی داشت وقتی با بابام عروسی کرد بیشتر شد مشکل روانیش جوری که فقط قرص میخورد خواب بود...خلاااصه همه اینا رو میشناختن. هیچ کس از در خونمون رد نمیشد چه برسه به اینکه با من ازدواج کنه...بابام وضع مالیش عالیه.ولی پولی برای ما خرج نمیکرد.فقط دنبال هرزگی و هوس خودش بود..حتا تا پول نواربهداشتی رو نداشتم تو مجردی...با اون همه پولی که بابام داره.... خلاصه هیچ خواستگاری نداشتم. وقتی شوهرم اومد خواستگاریم باهاش ازدواج کردم امید داشتم خوشبخت بشم ولی زندگیم بدتر شد استرس های بیشتر..💔💔💔
بابای منم اینقد دوست دختر داشته و داره که نگو😅😅😅 ولی مامانم عین خیالش نیست 

خوش به حالت

مادر من که در حد دیوانه شد ما رو ول کرد

من یه مادرو یه زن هستم خیلی خیلی عذاب کشیدم اووو بگم تموم نمیشه.ولی بدترینش تشنج دخترم تو شش ماهگی بود شوهرمم مشکل جسمی و اعصاب داره بی پولی میکشم نداری دارم هزارتا مشکل دارم❤❤❤❤تو رو خدا تا من تاپیک میزنم نگین مگه دوماه پیش دوهفته پیش دو روز پیش همین تاپیکو نزدی؟!!! ولله اگه مشکلم حل شده بود دیگه تاپیک نمیزدم من پول اضافه ندارم واسه بسته نت بدم😓❤❤❤شوه من کارگر مشکا ذهنی و جسمی داره. دخترمم تشنج کرده💔شوهرم میتونه راه بره و حرف بزنه ولی از نظر عقلی مشکل داره خیلی مغزش کار نمیکنه هنگ میکنه پخمه اس جسمی هم تا یه کار میکنه میفته ضعیفه نمیتونه زیاد کاری انجام بده.من خوشم نمیاد که همش میام تاپیک دعا میزنم مجبورم ناچارم هر کس هر تاپیکی که دلش میخواد میتونه تو نی نی سایت بزنه... منم دلم میخواد تاپیک دعا بزنم... اگه دلت نمیخواد میتونی نیای تو تاپیکااام.من خودم خوشم نمیاد که از این تاپسکا بزنم مجبورم التماس دعا دارم..آره من همون کاربریم با یه کاربری دیگه اومدم.قبلی رو ترکوندم...چون اون تاپیک پربازدید رو دیدم ترسیدم که خواهرشوهره مچ زنداداششو تو سایت گرفته بود... آخه من همه ی زندگیمو اینجا تعریف کرده بودم... حوصله دردسر نداشتم دیگه... گفتم کاربریمو بترکونن یکی جدید زدم😝خلاصه زندگیم میشه اینکه من تو یه شهر کوچیک که همه همدیگرو میشناسن تو یه خانواده بد نام به دنیا اومدم...بابام مشکل اخلاقی شدید داشت و داره مشکل مشکل روانی هم داره... مادرم از مجردی سابقه افسردگی داشت وقتی با بابام عروسی کرد بیشتر شد مشکل روانیش جوری که فقط قرص میخورد خواب بود...خلاااصه همه اینا رو میشناختن. هیچ کس از در خونمون رد نمیشد چه برسه به اینکه با من ازدواج کنه...بابام وضع مالیش عالیه.ولی پولی برای ما خرج نمیکرد.فقط دنبال هرزگی و هوس خودش بود..حتا تا پول نواربهداشتی رو نداشتم تو مجردی...با اون همه پولی که بابام داره.... خلاصه هیچ خواستگاری نداشتم. وقتی شوهرم اومد خواستگاریم باهاش ازدواج کردم امید داشتم خوشبخت بشم ولی زندگیم بدتر شد استرس های بیشتر..💔💔💔
خب بکنن چی میشه؟ 

آقایون عقلشون به چششونه 

وقتی مقایسه بشی ممکنه طرف مقابل زیباترباشه وجاذبش بیشتر.

دیگه به این فک نمیکنه اون شخص توچه شرایطی بوده وخانمش توچه شرایطی 

این مجرده یا همسرم یه مادره.


مقایسه تنوع میاره وقتی تنوع اومد نارضایتی میاد.

چون هیچ کس دوسنداره توخونش هرروز مث زنهای بیرون بزک کرده باشه.

زن بایداولین چیزیکه به همسرش القاکنه این باشه.

خودم زیباهستم وخودمن رو بپذیر نه نقاب ظاهریم و.


وبخاطرهمینه که خانمهاباید حجابشون رعایت کنن تابه همنوعشون آسیب نزن.ناخواسته یاخواسته

یعنی خانما باید خودشونو به هر اب و اتیشی بزنن که مبادا شوهرشون نگاه کنه به کسی و سرد نشه؟؟

نه عزیزم مشکل از آقایون نیست.

این غریزه فطری آقایونه .

که بانگاه جذب میشن.

وآقای متاهل هم فرت وفرت از زنش سردنمیشه

اگر مراقب نگاهاش باشه.

زنهاباید به حقوق هم احترام بزارن و باظاهرشون تواجتماع جلب توجه ایجادنکن.

بلاشک خیلیها توضربه خوردن اسی شریکن ونمیدونن.

اسی فک میکنه فقط از شوهرش ضربه خورده

ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیست

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792