تا به حال خوره جانت شده اند ؟؟؟؟؟؟ افکارت را میگویم مثل پیچک های وحشی ....نو که جوانه میزنند هیچوقت فکرش را نمیکنی آفت جانت شوند....... با گزند حرف های جاری جوانه میزند و بی محلی های مرد زندگیت میشود کود و ریشه میدواند در روحت قلبت ذهنت به خودت که می آیی ساعت ها نشسته ای و شده ای آب پای این پیچک .....آرام و آهسته میپیچد دور قلبت و ناگهان میترکد ،در یک لحضه راه گلویت بسته میشودو اشک...اشک .....کم کم همدمت میشوند مث یک گاز سمی توی مغزت تسخیرر میکند شادی ات پیچک میپیچدو تو آب میشوی مرد زندگیت از تو دور میشود ....میانه رابطه اشک حلقه میزند در چشمانت و او به جای آغوش ،نیش میزدو پیچک میپچدو تو خفه میشوی ......آنوقت همچیز تیره میشود استوری هارنگ غم میگیرد کاربریت پر میشو از تاپیک ناله هیچ کس نمیفهمد تنها حرفشان نیش دیگریس پیچک خار میکند زخم میکند زار میزنی و تمام میشوی ..........یه خودت بیا تا پیچک مسموم افکارت ریشه ندوانده نابودش کن بانو
یادداشت های قدیمی
۱۴۰۰/۰۲/۱۳