2777
2789
عنوان

بدشانسی من

229 بازدید | 20 پست

من دکترا دارم و شاغلم ،از یه خانواده ثروتمند و اخلاق خوب و ساده لوح 

متاسفانه با یه خونواده سطح پایین مالی و فرهنگی ازدواج کردم که از همون اول حسادتشون شد آتیش زندگیم ،همش دنبال یه چیزی بودن که به من ایراد بگیرن و مدام دعوا و بی احترامی ،من کانل قطع ارتباط کردم اینطور که سالی یک بار میبینمشون ولی همون سالی یک بارم میشه آتیش ،من کلا صحبت نمیکنم چون واقعا دنبال دعوا هستن و خودمو با نوه هاشون سرگرم میکنم و بی احترامی هم نمیکنم ،ولی اونا کلا دنبال این هستن که بگن ما خیلی خوبیم ،البته پدر مادرم میگفتن چهره و چشمای مادرشوهرتو ببین کلا خانومه شری دیده میشه و واقعا همه اینو گفتن ولی من پام توی یه کفش که نه همین .خلاصه اول سال همسرم کارش کساد شد و تا الان ،دیگه شروع کرده خودشو میزنه .منم گفتم به مادرت میگم اینقدر سست عنصری که با یه وضعیت اینطوری داری از پا درمیاری خودتو ،نیوفته گردنم ،کلا بی عقلی کردم زنگ زدم شروع کرد بهم گفت حتما پسرم بریده از زندگیت ،باید طلاق بگیرید 

من گفتم یه نصیحت کنید بگید تو همه زندگیا پیش میاد ،شروع کرد گفت تو کلا از کجا مدرک گرفتی گل بگیرن درشو ,تو نمیزاری من تو زندگیتون دخالت کنم 😅البته اگر میزاشتیم هفت سال زندگیمون میشد 7ساعت .فکر کنید ما بخاطر کولی بازی های همین زن و دختراش ،بابام هم عروسیمونو گرفت هم خونمونو .نمیدونم چرا اینقدر خفتو قبول کردم 

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز