امروز یکی از دوستام امد خونمون اونم همسن منه ولی انقدر خانوادش بهش بها دادن واسه خودش انقدر خوشی میکنه همیشه با دوستاش بیرونن هرجا بخواد میره هرچی بخواد میپوشه دانشگاه میره ..من واقعا ادم حسودی نیستم براش بهترینارو ارزو میکنم
ولی منو گرفتن از ۱۷ سالگی دادن شوهر به یکی که ففط زنو به چشم برده و کلفت خونش میبینه ..اختیار هیچیم هیچوقت دست خودم نبود حتی لباس پوشیدنم همیشه تنها بودم😭😭
دلم میخواد بمیرم
منم خیلی دلم میخواست درس بخونم😭😭
آخی عزیزم...
خدانکنه عزیزم . خانواده ها درک نمیکنند 💔
منم خیلی دلم میخواد بمیرم
عصر رفته بودم قبرستون
ی جای خوب برا خودم پیدا کردم
نمیدونم چرا شهامتش رو ندارم...
نه دیوونه جان
ایک چه حرفیه این چه فکریه اخه
چرا انقد سست اخه ؟ اولا شما که متاهلی با مجرد جماعت چرا معاشرت میکنی ؟
دوم اینکه پس میخای منم برم با ادمای فوق پولدار بگردم بعد برگردم تو محله ی متوسط
تو خونه معمولی خودم با وسایلای معمولی
بعدم بگم خب بمیرم الان دیگه وقت مردن شده ؟
اخه این الان منطق بود شما داشتین ؟
لطفا مثل ادن بزرگا فکر کنید و رفتار کنین
قرار نیست هر جی دیدیم ما هم مثل بچه ها بخوایم فقط برنامه ریزی کنین برای زندگی تون و طبق همون اهداف پیش برید لطفا
خونواده هاتون چیکار میکنن که شما ناراضی هستین؟بگین شاید راه حلی پیدا بشه
به خدا وضع منم عین توعه فقط با این فرق که من ازدواج نکردم
من دارم درس میخونم توی یه رشته خوب توی یه دانشگاه خوب ولی به خاطر این درس خواندن و سال دوم کنکور موندن عشقم رو از دست دادم تموم زندگیم شده گریه و حسرت چند وقته دیگه مریض شدم استخون دردهای عصبی لاغری شدید حس میکنم قراره همین روزا بمیرم پس حسرت نخور با چیزایی که داری شاد باش وسعی کن با راهکارهای روانشناسی رفتار شوهرت با خودت رو عوض کنی خوشبختی به درس و دانشگاه نیست به خدا من توان نجات پیدا کردن از این افسردگی رو ندارم ولی تو سعی کن شاد زندگی کنی
