سلام شوهرم کارش طوریه ی هفته هست ی هفته نیست .اون ی هفته که نیست دیگه از بس مادرشوهرم زنگ میزنه بیا اینجا کلافه میشم.اونطوری هم نیست که مثلاً ی ناهار یا شام برم بزارن برگردم من بیچاره هر وقت میرم تا شوهرم برنگرده نمیزارن برگردم هر چی میگم کار دارم انگار با دیوارم.حالا چند باره میگه بیا به شوهرم گفتم نمیرم بگو نمیان.حالا شوهرم زنگ زده میگه بابام گفته میاد یا نمیاد من کار ندارم صبح میرم دنبالش.بخدا عذا دنیا گرفتم این کار هر هفتشونه.دیگه نمیگن شاید کسی راحت نیست یا خوشش نمیاد اصرار نکنیم