من با مادر نامزدم کمو بیش ارتباط داشتم قدیما باهم بیرون بودیم مادرش ب نامزدم ک زنگ میزد گوشیو میگرفت با منم صحبت میکرد بعد دیگه اینکارو نکرد بعدش یکی دوبارم من زنگ زدم حالشو پرسیدم ولی دیدم دیگه نمیاد خب زنگ نزدم
بعد مادر من خیلی مریض میشه بیمارستان میره سری پیش هی زنگ میزد بمن حالمو میپرسید حال مامانمو میپرسید اینبار فقط زنگ زده به مامانم برای تولدشم من کادو دادم زنگ زدم تبریک گفتم نامزدم دو سه روز پیش برام تولد گرفته بود نه تبریک گفت نه زنگ زد
ب نظرتون حق دارم ناراحت باشم؟
اره...عقدی؟
خب شاید یادش رفته
نه
اهمیت نده پیر میشی فاصله رو حفظ کن وخونسرد باش من باا ین پیگیری ها خودمو مریض کردم
حق داری ولی هرجا حس کردی واسه کسی زیادی قدم برداشتی میتونی همونجا ترمزو بگیری و صبر کنی اونم بت برسه.بدون دعوا و داد و قال به همین راحتی
نه چون رسمی نیستید.
حق داشته باشی یا نه فایده ای نداره چون نمیتونی که گله کنی یا کلا موضوع خاصی نیس که اونقدرا ناراحت شی
عادت میکنی
نه خب
ببین ادما گاهی اوقات درگیرن
لزوما هم درگیر کار نه،مشغله ذهنی شون بهشون اجازه ابراز احساساتشون رو نمیده.مادر نامزد تو برات احترام قائله اما باید درک کنی که دو زندگی مجزا دارید اونم دغدغه ها و مسائل خودش رو داره و اینکه خب کارهایی که تو میکنی شخصیت و بزرگواری تو رو نشون میده مفابل مادر کسی که بهش تعلق خاطر داری نه چیز دیگه!
نه . ناراحت نباش توقعات کم کن
خب حالا چه انتظاری داری...هنوز عقد نکردی...والا ما عقدم هستیم بهمون زنگ نمیزدن...من تولدشو تبریک گفتم اون ....ده خانم نگفت...شوهرمم نگفت به اون مارمولک ...ده گفتن به من زنگ بزنه تبریک بگه...
نباید انتظار داشته باشین که بعضی آدمای زندگیتون با شادی هاتون ،خوشحال و با ناراحتی هاتون ،ناراحت بشن،همه اینطوری نیستن.
پس تا میتونید خودتون از شادی هاتون و خوشحالی هاتون لذت ببرید و بی خیال این افکار شید چون بهتون کمک که نمیکنن هیچ،فقط باعث آزارو اذیت خودتون میشن.
