امروز بعد از ظهر
من و خالم و دختر خالم بیرون بودیم برگشتی خونه
تو کوچشون یه زن با یه بچه کوچولو اومد سمتمون
به خالم گف از دخترت خیلی خوشم اومده میشه بیایم خاستگاری البته دخترای فامیل واس پسرم زانو میزننا تو کوچه راه رفتنی دخترا میوفتن دنبالش😑😂👌
خالم مخالفت کرد گف نه دخترم درس میخونه و....
بعد زنه تو کوچه داد زد گف تو فک کردی کی هسی فک کردی من دخترتو میگیرم هزار تا خوشکل تر از این اومدن التماس کردن من واس پسرم بگیرم من نگرفتم😐💔😂
بعد برگشته به دختر خالم میگه فک نکنا کی هسی خودت میای التماس میکنی واس پسرم بگیرمت😐😂
😐