بچه دار شدن

منم مثل شمابودم ازبچه خوشم نمیومد،وقتس باردارشدمم حس خاصی نداشتم شوهرم خیلی خوشحال بود،من بعدزایمانم متاسفانه دکترم داشت می کشت،ولی الان که بچم حرف میزنه وباهم میخندیم بازم به عقب برگردم بچه دارمیشم،گاهی میگم یه بچه دیگم داشته باشم اماچون دکترخوب سراغ ندارم کلا میترسم وپشیمون میشم

منم همینم و بعد 13 سال زندگی هنوز هم رو تصمیم خودم موندم که بچه نیارم...

واقعا چیه همش بهانه و نق نق و زر زر و. تا دوسال همش پیپی بشور و بعد از اون هم با بزرگتر شدنش مشکلاتش و مسئولیتاشم بزرگ تر میشه...

منم خوشم نمیاد بیشترین ضرر روحی و جسمیشم برای دختر بیچارس 

بچه تو این کشور نابود میشه اونم دختر😑

چرا،حتما میشی،نوزاداولش سخته بعدمی بینی مخصوصاوقتی اولین بارمیخندن،وااای خیلی خوبه،یا می خوان حرف بزنن،منی که اصلاذوق بچه نداشتم می گفتم وااای چه اعصابی دارن مردم،الان بابچم مسخره بازی درمیارم بخنده،گاهی آدم کلافه میشه وشایدم دعواش کنم ولی توبابچت،بچه میشی خیلی دنیات قشنگ میشه

حالا تازه نامزدی یه چند سال بگو تازه شروع زندگیه بچه نمیخوام بعدش هم انقدر اوضاع داغون میشه از نظر کم آبی و خشکسالی وجامعه و مردم بد و بد ذات و...خیلی مشکلات دیگه که شاید همسرت هم کلا از آوردن بچه تو این وضعیت مزخرف پشیمون میشه...اونوقت دیگه راحت برای خودت زندگیتو میکنی...

تازه اونم تو این دور و زمونه هر چقدر هم که درست و اصولی تربیت کنی باز ممکنه بعد ها یه دوست یا هم سن و سال یا هم کلاسیش و یا حتی یه معلم گند بزنه به هر چی که ساختی...