دیشب شوهرم توجمع خانوادگیشون عنوان کرده ک ازینجا ببعداگ مغازع زمین خونه ماشین هرچی میخرم میزنم بنام مادرم
ازش پرسیدن چرا
بهانه اورد ک اره ادم یکم داراییش زیادمیشه یارانشو قطع میکنن
انگار روسرم ابجوش ریختن
کلا خیلی ازین حرفامیزنه ک دستم باز بشه واس خواهرم گوشی مییخرم
یا ی اپارتمان میخرم میزنم نام مادرم میدم اجاره
پولشم میده ب مادرمو فلان
تازه دوماهه عروسی کردیم
خیلی اینجوری خرابم میکنه
خیلی ناامیدمو افسردگی گرفتم
اصلا بفکر منو هیچیم نیست
حس پوچی میککنم
خیلی کلافم
حق داری چشه شوهرت
منم از حرص نمیتونم بخابم دارم خفه میشم دردمو نمیدونم
به کی بگم تنهای تنهام .همشون یکین مردا .کاش از همون ن
اول میگفتن که عاشق نهنه شونن همون بهتر که با مادرجونشون میموندن یکذره عاطفه ندارن خوبیاهارونمیبینن خودخواه به تمام معنا هستن
منم عصبیم امشب
از حرص سیستم بدنم بهم ریخته اخه آدم اینقد بیخیال😐این مردا چرا بیخیالن من نمیدکنم
اگ شرایط دارید باهم برید مشاوره خیلییییی خوبه
من شوهرم چند جلسه اومدو تامشاوربهش گفت ایرادتو رفع کن ب اونجاش برخوردو گف دیگ نمیری و نمیرم
مشاور زندگیمم خودمم
مشاور ینی دخالت درامورشخصی
نرد ینی منافع خودم فقط برام مهمه
زن کیلو چنده
