2777
2789

خواهرم ۱۵ساله ازدواج کرده

۲تابچه داره

چن سال پیش یبار در حد پیام خیانت دید و گذشت کرد

حال روحیش ولی خوب نبود و من در جریان افسردگیش بودم این مدت

چن هفته پیش ی شب بی خبر اومد خونمون

فهمیدم شوهرش باز پیام داده ب ی نفر

بازم نذاشتم شوهرم چیزی بفهمه 

بچه هاش رو دور کردم

با شوهرشم حرف زدم با لحن درست

خودش و شوهرش بردم ی جای خلوت با هم بحرفن

بازم بار هر توضیحی بود به خیر گذشت

هر چند ب نظر من شوهرش دروغ میگه

خواهرمم فقط بخاطر بچه هاش مونده و اعتمادی نداره بهش

گفت ب خانوادمون چیزی نگو منم ب خواسته اش احترام گذاشتم

حالا مشکلم ی چیز دیگس

کسی هس بگم؟

یه تجربه بگم بهت. الان که دارم اینجا می نویسم کاملاً رایگان، ولی نمی دونم تا کی رایگان بمونه. من خودم و پسرم بدون هیچ هزینه ای یه نوبت ویزیت آنلاین کاملاً رایگان از متخصص گرفتیم و دقیق تمام مشکلات بدنمون رو برامون آنالیز کردن. من مشکل زانو و گردن درد داشتم که به کمر فشار آورده بود و پسرم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت که خدا رو شکر حل شد.

اگر خودتون یا اطرافیانتون در گیر دردهای بدنی یا ناهنجاری هستید تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

حالا دیشب از مسافرت برگشتم بهم گفت دوباره پیام دیدم تو گوشیش

شوهرشم انکار نکرده

اینم بگم ک شوهرش هر دو بارش حالش خیلی خیلی بد شددر حد مرگ

نمیدونم چ مرگشه و چرا هرز میپره وقتی انقد ب زندگیش وابستس

ولی مشکلم اینجاس ک میگه ۴روز زیر سرم بودم

ما هم اصلا خبر نداشتیم بعنوان خانوادش

دست ب خودکشی زده بوده با قرص قلب ک خدا رحمش کرده

واقعا توی این شرایط بازم من ب پدر و مادرم چیزی نگم؟

اگه خدای نکرده طوریش بشه چی

سکته بزنه یا خودشو بکشه

خودش میگه پدرو مادرمون درگیر بدبختی خودشونن منم نمیتونم با بچه هام اوار بشم رو سرشون

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز