خانوم ها نظرهاتون برام مهمه
من سالها کسی و دوست داشتم و تقریبا دو سال پیش با پا پیش گذاشتن من بهش رسیدم اما تقریبا برج یازده پارسال وقتی من باردار بودم ترکم کرد خیلی سخت گذشت خیلی اینکه مجبور شدم تنها توی خونه بدون هیچ کسی ثمره عشقم و از بین ببرم چون واقعا شرایط نگهداریش و نداشتم اونم بدون توجه فقط گفت نمیخوام از افسردگی بعدش و اتفاق های این مدت که طولانی و بگذریم تقریبا از همون بعد از جدا شدن و در گیری من با خانواده و..... گاهی تماس میگرفت منم در حد یک احوالپرسی ساده جوابش و میدادم
تا رسید به این یکی دو ماه اخیر که تقریبا به عکس های پروفایلم واکنش نشون میداد مهربونم شده بود و.....
اما من مثل دوست قدیمی با احترام جوابش و میدادم چون واقعا دلم برای صداش تنگ میشد برای خودش برای دستهاش فقط نشون نمیدادم
تا دیشب ساعت 11 شب که از من عکس خواست !!!
و منم حس بدی پیدا کردم عکس معمولی نه به قول ده هشتادی ها نود
نفرستادن عکس همانا و خداحافظ برای همیشه و زنگ نمیزنم و.... همانا
بچه ها دلم خیلی غمداره خیلی بعد از سیزده سال عاشقی حق من این نیست
نه حاضرم تن به خاسته های دوست دختری پسری بدم نه میتونم یک لحظه از یادش بیام بیرون نه کسی و یک لحظه جای اون بزارم همچنان درد میکشم و درد میکشم و....