2777
2789
عنوان

چله حاجت روایی مشمول

303 بازدید | 30 پست

سلام خانوما خوبین 

شنیدم این چله عاااااالی هس تو حاجت روایی و خوب کردن حال دل 



ازتون میخوام هر کی دوست دا ه بیاد تا شروع کنیم این چله عالی و پرشکوه رو و برای حاجت روایی هم دیگه دعا کنیم

هر کی پایه س یا علی 

خواص بی نظیری داره

الان که دارم اینو برات می‌نویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمی‌دونم تا کی رایگان بمونه!
من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفه‌ای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تک‌تک مشکلات رو گفت و راه‌حل داد.

خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همه‌ش رو درست کردیم!

اگه تو یا یکی از عزیزات مشکلات اینجوری دارید، همین الان تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ

به نام خداوند بخشنده مهربان

اَللّهُمَّ اِنّی اَسْئَلُکَ بِاسْمِکَ بِسْمِ اللّهِ

خدایا از تو می خواهم به نامت بسم الله

الرَّحْمنِ الرَّحیمِ یا ذَاالْجَلالِ وَالاِْکرامِ یا حَیُّ یا قَیّوُمُ یا حَیُّ لا اِلهَ

الرحمن الرحیم ای صاحب جلال و بزرگواری ای زنده پاینده ای زنده ای که معبودی

اِلاّ اَنْتَ یاهُوَ یامَنْ لایَعْلَمُ ما هُوَ وَ لاکَیْفَ هُوَ وَ لا اَیْنَ هُوَ وَ لا حَیْثُ هُوَ

جز تو نیست ای کسی که جز او کسی نداند که چیست او و چگونه است او و درکجاست او و در کدام

اِلاّ هُوَ یا ذَاالْمُلْکِ وَالْمَلَکوُتِ یا ذَاالْعِزَّهِ وَالْجَبَروُتِ یا مَلِکُ یاقُدُّوسُ یا

سو است ای دارای ملک و ملکوت ای دارای عزت و جبروت (قهر و قدرت ) ای پادشاه جهان ای منزه از هر عیب ای

سَلامُ یا مُؤْمِنُ یا مُهَیْمِنُ یا عَزیزُ یا جَبّارُ یا مُتَکَبِّرُ یا خالِقُ یا

سالم از هر نقص ای ایمنی بخش ای نگهبان ای عزیز ای دارای قهر ای با عظمت ای آفریننده ای

بارِئُ یا مُصَوِّرُ یا مُفیدُ یا مُدَبِّرُ یا شَدیدُ یا مُبْدِئُ یا مُعیدُ یا مُبیدُ

پدید آورنده ای صورت بخش ای سود دهنده ای تدبیر کننده ای محکم کار ای سبب آغازخلقت و ای سبب پایان آن ای نابود کننده

یا وَدُودُ یا مَحْمُودُ یا مَعْبوُدُ یا بَعیدُ یا قَریبُ یا مُجیبُ یا رَقیبُ یا

ای محبت شعار ای پسندیده ای معبود خلق ای دور و ای نزدیک ای پاسخ دهنده ای نگهبان ای

حَسیبُ یا بَدیعُ یا رَفیعُ یا مَنیعُ یا سَمیعُ یا عَلیمُ یا حَلیمُ یا کَریمُ

یا حَکیمُ یا قَدیمُ یا عَلِیُّ یا عَظیمُ یا حَنّانُ یا مَنّانُ یا دَیّانُ یا

ای فرازنه ای قدیم ای والا ای بزرگ ای مهرپیشه و ای نعمت بخش ای پاداش ده ای

مُسْتَعانُ یا جَلیلُ یا جَمیلُ یا وَکیلُ یا کَفیلُ یا مُقیلُ یا مُنیلُ یا نَبیلُ

یاری جسته شده ای پُر جلالت ای زیبا ای وکیل ای کفیل ای درگذرنده ای نعمت رساننده ای ماهر

یا دَلیلُ یا هادی یا بادی یا اَوَّلُ یا اخِرُ یا ظاهِرُ یا باطِنُ یا قآئِمُ یا

ای راهنما ای رهبر ای آغاز کننده ای اول ای آخر ای ظاهر ای باطن ای استوار ای

دآئِمُ یا عالِمُ یا حاکِمُ یا قاضی یا عادِلُ یا فاصِلُ یا واصِلُ یا طاهِرُ

ابدی ای دانا ای حکم فرما ای داور ای دادگر ای جدا کننده ای پیوند کننده ای پاک

یا مُطَهِّرُ یا قادِرُ یا مُقْتَدِرُ یا کَبیرُ یا مُتَکَبِّرُ یا واحِدُ یا اَحَدُ یا صَمَدُ

ای پاکیزه ای توانا ای با اقتدار ای بزرگ ای با عظمت ای یگانه ای تک ای بی نیاز

یا مَنْ لَمْ یَلِدْ وَ لَمْ یُولَدْ وَ لَمْ یَکُنْ لَهُ کُفُوا اَحَدٌ وَ لَمْ یَکُنْ لَهُ صاحِبَهٌ

ای کسی که نزاید و زائیده نشده و نیست برایش همتایی هیچکس و نیست برایش همسر و رفیقی

وَ لا کانَ مَعَهُ وَزیرٌ وَلااتَّخَذَ مَعَهُ مُشیرا وَلاَ احْتاجَ اِلی ظَهیرٍ وَ لا

و نباشد با او وزیری و نگرفته برای خود مشاوری و نه نیازمند به کمک کاری است و نه

کانَ مَعَهُ مِنْ اِلهٍ غَیْرُهُ لا اِلهَ اِلاّ اَنْتَ فَتَعالَیْتَ عَمّا یَقُولُ الظّالِمُونَ

معبودی جز او است شایسته ستایشی جز تو نیست پس تو برتری از آنچه ستمکاران گویند

عُلُوّا کَبیرا یا عَلِیُّ یا شامِخُ یا باذِخُ یا فَتّاحُ یا نَفّاحُ یا مُرْتاحُ یا

بسیار برتر، ای والا ای بلند رتبه ای والا مقام ای گشاینده ای عطا بخشنده ای فرح بخش ای

مُفَرِّجُ یا ناصِرُ یا مُنْتَصِرُ یا مُدْرِکُ یا مُهْلِکُ یا مُنْتَقِمُ یا باعِثُ یا

گشایش دهنده ای یاور ای مددکار ای دریابنده ای هلاک کننده ای انتقام گیرنده ای برانگیزنده ای

وارِثُ یا طالِبُ یا غالِبُ یا مَنْ لا یَفُوتُهُ هارِبٌ یا تَوّابُ یا اَوّابُ

ارث برنده ای جوینده ای پیروزمند ای کسی که از دستش نرود گریز پایی ای توبه پذیر ای رجوع پذیر

یا وَهّابُ یا مُسَبِّبَ الاْسْبابِ یا مُفَتِّحَ الاْبْوابِ یا مَنْ حَیْثُ ما دُعِیَ

ای بخشنده ای سبب ساز هر سبب ای گشاینده درهای بسته ای کسی که هر زمان بخوانندش

اَجابَ یا طَهُورُ یا شَکُورُ یا عَفُوُّ یا غَفُورُ یا نُورَ النُّورِ یا مُدَبِّرَ

اجابت کند ای پاکی بخش ای پاداش ده شاکران ای درگذرنده ای آمرزنده ای نور روشنیها ای تدبیر کننده

الاُْموُرِ یا لَطیفُ یا خَبیرُ یا مُجیرُ یا مُنیرُ یا بَصیرُ یا ظَهیرُ یا کَبیرُ یا

امور ای نعمت بخش ای بینا ای پناه ده ای روشنی ده ای بینا ای پشتیبان ای بزرگ ای

وِتْرُ یا فَرْدُ یا اَبَدُ یا سَنَدُ یا صَمَدُ یا کافی یا شافی یا وافی یا

یگانه ای بی همتا ای جاویدان ای تکیه گاه ای بی نیاز ای کفایت کننده ای شفا دهنده ای وفا دار ای

مُعافی یا مُحْسِنُ یا مُجْمِلُ یا مُنْعِمُ یا مُفْضِلُ یا مُتَکَرِّمُ یا مُتَفَرِّدُ یا

صحت بخش ای نیکوکار ای زیب بخش ای نعمت ده ای فزون بخش ای بزرگوار ای یگانه شناخته شده ، ای که از برتری

مَنْ عَلا فَقَهَرَ یا مَنْ مَلَکَ فَقَدَرَ یا مَنْ بَطَنَ فَخَبَرَ یا مَنْ عُبِدَ فَشَکَرَ

بر همه قاهر است ای که فرمانروا است و نیرومند ای که در درونی و از درون آگاه ای بپرستندش و او پاداش دهد

یا مَنْ عُصِیَ فَغَفَرَ یا مَنْ لا تَحْویهِ الْفِکَرُ وَ لا یُدْرِکُهُ بَصَرٌ وَ لا

ای که نافرمانیش کنند و بیامرزد ای که در فکرها نگنجد و دیده ای او را درنیابد و هیچ

یَخْفی عَلَیْهِ اَثَرٌ یا رازِقَ الْبَشَرِ یا مُقَدِّرَ کُلِّ قَدَرٍ یا عالِیَ الْمَکانِ یا

کاری بر او پنهان نماند ای روزی ده بشر ای اندازه گیر هر اندازه ای والا مکان ای

شَدیدَ الاْرْکانِ یا مُبَدِّلَ الزَّمانِ یا قابِلَ الْقُرْبانِ یا ذَاالْمَنِّ

سخت قدرت ای جابجا کننده زمان ای قبول کننده قربانی ای دارنده نعمت

وَالاِْحْسانِ یا ذَاالْعِزَّهِ وَالسُّلْطانِ یا رَحیمُ یا رَحمنُ یا مَنْ هُوَ کُلَّ یَوْمٍ

و احسان ای صاحب عزت و سلطنت ای بخشاینده ای مهربان ای که هر روز

فی شَاْنٍ یا مَنْ لا یَشْغَلُهُ شَاْنٌ عَنْ شَاْنٍ یا عَظیمَ الشَّاْنِ یا مَنْ هُوَ بِکُلِّ

در کاری است ای که کاری از کار دیگر سرگرمش نکند ای بزرگ مقام ای که در هر

مَکانٍ یا سامِعَ الاْصْواتِ یا مُجیبَ الدَّعَواتِ یا مُنْجِحَ الطَّلِباتِ یا

جا هستی ای شنوای هر صدا ای اجابت کننده دعاها ای برآرنده خواسته ها ای

قاضِیَ الْحاجاتِ یا مُنْزِلَ الْبَرَکاتِ یا راحِمَ الْعَبَراتِ یا مُقیلَ

روا کننده حاجتها ای فرو فرستنده برکات ای رحم کننده بر اشکها (و گریه ها) ای نادیده گیر

الْعَثَراتِ یا کاشِفَ الْکُرُباتِ یا وَلِیَّ الْحَسَناتِ یا رافِعَ الدَّرَجاتِ یا

لغزشها ای برطرف کننده ناراحتیها ای بدست دارنده نیکیها ای بالا برنده مقامها ای

مُؤْتِیَ السُّؤُلاتِ یا مُحْیِیَ الاْمْواتِ یا جامِعَ الشَّتاتِ یا مُطَّلِعا عَلَی

دهنده خواسته ها ای زنده کننده مرده ها ای گردآورنده پراکنده ها ای آگاه بر

النِّیّاتِ یا رادَّ ما قَدْ فاتَ یا مَنْ لا تَشْتَبِهُ عَلَیْهِ الاْصْواتُ یا مَنْ لا

نیّتهای دل ای برگرداننده آنچه از دست رفته ، ای که صداها بر او مشتبه نشود ای که (زیادی ) خواهشها او را

تُضْجِرُهُ الْمَسْئَلاتُ وَ لا تَغْشاهُ الظُّلُماتُ یا نُورَ الاْرْضِ

به ستوه و خستگی در نیاورد و تاریکیها او را فرا نگیرد ای روشنی زمین

والسَّمواتِ یا سابِغَ النِّعَمِ یا دافِعَ النِّقَمِ یا بارِئَ النَّسَمِ یا جامِعَ

و آسمانها ای سرشار دهنده نعمتها ای جلوگیر رنج و ملالها ای آفریننده انسان ای گردآورنده

الاْمَمِ یا شافِیَ السَّقَمِ یا خالِقَ النُّورِ وَالظُّلَمِ یا ذَاالْجُودِ وَالْکَرَمِ یا

ملتها ای بهبودی ده بیماریها ای خالق روشنی و تاریکیها ای صاحب جود و کرم ای

مَنْ لا یَطَاءُ عَرْشَهُ قَدَمٌ یا اَجْوَدَ الاْجْوَدینَ یا اَکْرَمَ الاْکْرَمینَ یا اَسْمَعَ

که گامی به عرشش نرسد ای بخشنده ترین بخشندگان ای کریم ترین کریمان ای شنواترین

السّامِعینَ یا اَبْصَرَ النّاظِرینَ یا جارَ الْمُسْتَجیرینَ یا اَمانَ الْخائِفینَ

شنوایان ای بیناترین بینایان ای پناه پناه جویان ای ایمنی بخش ترسناکان

یا ظَهْرَ اللاّجینَ یا وَلِیَّ الْمُؤْمِنینَ یا غِیاثَ الْمُسْتَغیثینَ یا غایَهَ

ای پشت و پناه پناهندگان ای یاور مؤ منان ای فریادرس فریادطلبان ای منتها مقصود

الطّالِبینَ یا صاحِبَ کُلِّ غَریبٍ یا مُونِسَ کُلِّ وَحیدٍ یا مَلْجَاَ کُلِّ

خواهندگان ای رفیق هر غریب و مونس هر تنها ای پناه هر

طَریدٍ یا مَاْوی کُلِّ شَریدٍ یا حافِظَ کُلِّ ضآلَّهٍ یا راحِمَ الشَّیْخِ الْکَبیرِ

آواره ای جای ده هر گریخته ای نگهدار هر گمشده ای رحم کننده پیر کهن سال

یا رازِقَ الّطِفْلِ الصَّغیرِ یا جابِرَ الْعَظْمِ الْکَسیرِ یا فاکَّ کُلِّ اَسیرٍ یا

ای روزی ده کودک خردسال ای پیوند دهنده استخوان شکسته ای رها کننده هر گرفتار دربند ای

مُغْنِیَ الْبآئِسِ الْفَقیرِ یا عِصْمَهَ الْخائِفِ الْمُسْتَجیرِ یا مَنْ لَهُ التَّدْبیرُ

بی نیاز کن هر بینوای مستمند ای پناه ترسناکِ پناه جو ای که چاره اندیشی

وَالتَّقْدیرُ یا مَنِ الْعَسیرُ عَلَیْهِ سَهْلٌ یَسیرٌ یا مَنْ لا یَحْتاجُ اِلی

و اندازه گیری کارها بدست او است ای که هر مشکلی برای او سهل و آسان است ای که بی نیازی از

تَفْسیرٍ یا مَنْ هُوَ عَلی کُلِّشَیْءٍ قَدیرٌ یا مَنْ هُوَ بِکُلِّ شَیْءٍ خَبیرٌ یا

شرح و تفسیر ای که بر هر چیز توانایی ای که بهر چیز خبیر و آگاهی ای

مَنْ هُوَ بِکُلِّ شَیْءٍ بَصیرٌ یا مُرْسِلَ الرِّیاحِ یا فالِقَ الاِْصْباحِ یا باعِثَ

که به هر چیز بینایی ای فرستنده بادها ای شکافنده روشنی صبح ای برانگیزنده

الاْرْواحِ یا ذَاالْجُودِ وَالسَّماحِ یا مَنْ بِیَدِهِ کُلُّ مِفْتاحٍ یا سامِعَ کُلِّ

جانها ای صاحب جود و سخا ای که بدست قدرت او است هر کلید ای شنونده هر

صَوْتٍ یا سابِقَ کُلِّ فَوْتٍ یا مُحْیِیَ کُلِّ نَفْسٍ بَعْدَ المَوْتِ یا عُدَّتی

صدا ای جلوتر از هر گذشته ای زنده کننده هر شخصی پس از مرگ ای ذخیره من در روز

فی شِدَّتی یا حافِظی فی غُرْبَتی یا مُونِسی فی وَحْدَتی یا وَلِیی

سختی و دشواری ای نگهدارم در روز غربت و بی کسی ای همدمم در تنهایی ای ولی

فی نِعْمَتی یا کَهْفی حینَ تُعْیینِی الْمَذاهِبُ وَ تُسَلِّمُنیِ الاْقارِبُ

نعمتم ای پناهگاه من در آن هنگام که راهها مرا مانده و خسته کنند و نزدیکان

وَ یَخْذُلُنی کُلُّ صاحِبٍ یا عِمادَ مَنْ لا عِمادَ لَهُ یا سَنَدَ مَنْ لا سَنَدَ لَهُ

مرا واگذارند و هر رفیق و دوستی دست از یاریم بکشند ای تکیه گاه هرکس که تکیه گاهی ندارد ای پشتوان آن کس که پشتوانه ندارد

یا ذُخْرَ مَنْ لا ذُخْرَ لَهُ یا حِرْزَ مَنْ لا حِرْزَ لَهُ یا کَهْفَ مَنْ لا کَهْفَ لَهُ

ای ذخیره تهیدستان ای نگهدار کسی که نگهداری ندارد ای پناهگاه آن کس که پناهگاهی ندارد

یا ذُخْرَ مَنْ لا ذُخْرَ لَهُ یا حِرْزَ مَنْ لا حِرْزَ لَهُ یا کَهْفَ مَنْ لا کَهْفَ لَهُ

ای ذخیره تهیدستان ای نگهدار کسی که نگهداری ندارد ای پناهگاه آن کس که پناهگاهی ندارد

یا کَنْزَ مَنْ لا کَنْزَ لَهُ یا رُکْنَ مَنْ لا رُکْنَ لَهُ یا غِیاثَ مَنْ لا غِیاثَ لَهُ

ای گنج بی گنجان ای پایه محکم آن کس که پایه محکمی ندارد ای فریادرس کسی که فریادرس ندارد

یا جارَ مَنْ لا جارَ لَهُ یا جارِیَ اللَّصیقَ یا رُکْنِیَ الْوَثیقَ یا اِلهی

ای همسایه بی همسایگان ای همسایه به من پیوسته ای رکن استوار من ای معبود

بِالتَّحْقیقِ یا رَبَّ الْبَیْتِ الْعَتیقِ یا شَفیقُ یا رَفیقُ فُکَّنی مِنْ حَلَقِ

مسلَّم من ای پروردگار خانه کعبه ای مهربان ای رفیق آزادم کن از حلقه های

الْمَضیقِ وَاصْرِفْ عَنّی کُلَّ هَمٍّ وَ غَمٍّ وَ ضیقٍ وَاکْفِنی شَرَّ ما لا اُطیقُ

تنگ (روزگار) و بگردان از من هر غم و اندوه و فشاری را و کفایت کن مرا از هر چه طاقتش را ندارم

وَاَعِنّی عَلی ما اُطیقُ یا رآدَّ یُوسُفَ عَلی یَعْقُوبَ یا کاشِفَ ضُرِّ

و یاریم کن بر آنچه طاقتش را دارم ای که یوسف را به یعقوب برگرداندی ای که ایوب را از گرفتاری

اَیُّوبَ یا غافِرَ ذَنْبِ داوُدَ یا رافِعَ عیسَی بْنِ مَرْیَمَ وَ مُنْجِیَهُ مِنْ

نجات بخشیدی ای آمرزنده خطای داود ای بالا برنده عیسی بن مریم و نجات دهنده او از

اَیْدِی الْیَهوُدِ یا مُجیبَ نِدآءِ یُونُسَ فِی الظُّلُماتِ یا مُصْطَفِیَ

دست یهود ای پاسخ دهنده آواز یونس در تاریکیهای دریا ای برگزیننده

مُوسی بِالْکَلِماتِ یا مَنْ غَفَرَ لِآدَمَ خَطیَّئَتَهُ وَرَفَعَ اِدْریسَ مَکانا

موسی (بوسیله سخن گفتن ) بدان کلمات ای که بخشیدی بر آدم خطایش را و ادریس را از رحمت خویش به جایی

عَلِیّا بِرَحْمَتِهِ یا مَنْ نَجّی نُوحاً مِنَ الْغَرَقِ یا مَنْ اَهْلَکَ عاداً الاْوُلی

بلند بردی ای که نوح را از غرق نجات دادی ای که قوم عاد قدیم را هلاک کردی

وَ ثَمُودَ فَما اَبْقی وَ قَوْمَ نوُحٍ مِنْ قَبْلُ اِنَّهُمْ کانُوا هُمْ اَظْلَمَ وَ اَطْغی

و ثمودیان را باقی نگذاشتی و پیش از آنها قوم نوح را که آنها ستمگرتر و سرکش تر بودند

وَالْمُؤْتَفِکَهَ اَهْوی یا مَنْ دَمَّرَ عَلی قَوْمِ لوُطٍ وَ دَمْدَمَ عَلی قَوْمِ

و دهکده های واژگون را بیفکندی ای که نابودی بر قوم لوط فرستادی و هلاک کردی قوم

شُعَیْبٍ یا مَنِ اتَّخَذَ اِبْراهیمَ خَلیلا یا مَنِ اتَّخَذَ مُوسی کَلیما وَاتَّخَذَ

شعیب را ای که ابراهیم را خلیل گرفتی ای که موسی را هم سخن خود ساختی و

مُحَمَّدا صَلَّی اللّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ وَ عَلَیْهِمْ اَجْمَعینَ حَبیبا یا مُؤْتِیَ لُقْمانَ

محمد صلی الله علیه و آله را حبیب خود کردی ای که به لقمان

الْحِکْمَهَ وَالْواهِبَ لِسُلَیْمانَ مُلْکا لا یَنْبَغی لاِحَدٍ مِنْ بَعْدِهِ یا مَنْ

حکمت عطا کردی و به سلیمان فرمانروایی و پادشاهی آن چنانی دادی که برای هیچکس پس از او

نَصَرَ ذَاالْقَرْنَیْنِ عَلَی الْمُلُوکِ الْجَبابِرَهِ یا مَنْ اَعْطَی الْخِضْرَ الْحَیوهَ

شایسته نبود ای که ذوالقرنین را بر پادشاهان سرکش یاری دادی ای که به خضر آب حیات دادی

وَرَدَّ لِیُوشَعَ بْنِ نوُنٍ الشَّمْسَ بَعْدَ غرُوُبِها یا مَنْ رَبَطَ عَلی قَلْبِ اُمِّ

و برای یوشع بن نون آفتاب را پس از غروب کردن برگرداندی ای که به دل مادر موسی آرامش بخشیدی

مُوسی وَاَحْصَنَ فَرْجَ مَرْیَمَ ابْنَتِ عِمْرانَ یا مَنْ حَصَّنَ یَحْیَی بْنَ

و دامن مریم دختر عمران را از آلودگی نگهداشتی ای که یحیی بن

زَکَرِیّا مِنَ الذَّنْبِ وَسَکَّنَ عَنْ مُوسَی الْغَضَبَ یا مَنْ بَشَّرَ زَکَرِیّا

زکریا را از گناه حفظ کردی و خشم موسی را فرو نشاندی ای که زکریا را به ولادت

بِیَحْیی یا مَنْ فَدا اِسْماعیلَ مِنَ الذَّبْحِ بِذِبْحٍ عَظیمٍ یا مَنْ قَبِلَ قُرْبانَ

یحیی مژده دادی ای که اسماعیل را به آن ذبح عظیم فدا فرستادی ای که قربانی

هابیلَ وَجَعَلَ اللَّعْنَهَ عَلی قابیلَ یا هازِمَ الاْحْزابِ لِمُحَمَّدٍ صَلَّی اللّهُ

هابیل را پذیرفتی و لعنت را بر قابیل مقرر ساختی ای پراکنده کننده احزاب برای پشتیبانی محمد صلی الله

عَلَیْهِ وَ آلِهِ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ عَلی جَمیعِ الْمُرْسَلینَ

علیه و آله درود فرست بر محمد و آل محمد و بر تمامی رسولان

وَ مَلاَّئِکَتِکَ الْمُقَرَّبینَ وَ اَهْلِ طاعَتِکَ اَجْمَعینَ وَ اَسْئَلُکَ بِکُلِّ مَسْئَلَهٍ

و فرشتگان مقرب و همه آنان که فرمانبرداری تو کنند و از تو می خواهم به هر سؤ الی

سَئَلَکَ بِها اَحَدٌ مِمَّنْ رَضیتَ عَنْهُ فَحَتَمْتَ لَهُ عَلَی الاِْجابَهِ یا اَللّهُ یا

که از تو می کنند هر یک از آن اشخاصی که از آنها راضی هستی و در نتیجه اجابت را برایش مسلم کردی ای خدا ای

اَللّهُ یا اَللّهُ یا رَحْمنُ یا رَحْمنُ یا رَحْمنُ یا رَحیمُ یا رَحیمُ یا رَحیمُ

خدا ای خدا ای بخشاینده ای بخشاینده ای بخشاینده ای مهربان ای مهربان ای مهربان

یا ذَاالْجَلالِ وَالاْکْرامِ یا ذَاالْجَلالِ وَ الاْکْرامِ یا ذَاالْجَلالِ وَالاْکْرامِ

ای صاحب جلال و بزرگواری ای صاحب جلال و بزرگواری ای صاحب جلال و بزرگواری

بِهِ بِهِ بِهِ بِهِ بِهِ بِهِ بِهِ اَسْئَلُکَ بِکُلِّ اسْمٍ سَمَّیْتَ بِهِ نَفْسَکَ اَوْ اَنْزَلْتَهُ فی

بدان بدان بدان بدان بدان بدان بدان تو را می خوانم به حق هر نامی که خود را بدان نامیدی یا در


ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز