2777
2789
عنوان

بیایید از بامزگی های مامان بزرگ بابا بزرگ هاتون بگید😂😍

| مشاهده متن کامل بحث + 2073 بازدید | 78 پست

اینم یادم رفت بگم مامان بزرگم عاشق خوراکیه😍🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣 هر چی براش میخوام بیارم مثلا میپرسم بیارم نیخوری

با خنده میگه چرا نمیخورم میخورم بعد بلند بلند میخنده میگه اومدم که بخورم دیگه

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

مادربزرگای من عشقن

خیلی باحالن مهربووون😍۱۰دیقه ی  اول صحبتم باهاشون فقط میگم خدانکنه خدانکنه بس که قربون صدقه میرن😍

عاشق فیلمای ترکی و شبکه جم🤣🤣

همش بهم میگه انگلیسی بزار برا پسرت

منظورش دوزبانه بودنه نمیدونم از کجا یادمیگیرن اینارو🧐🤣😍

مامان بزرگ من بعضی کلمه ها رو که غلط غولوط میگه خیلی بامزن مثلا به کتلت میگه کاتیلیت،به کرونا میگه کلناک

عزیزم خیلی دلسوزه،گاهی که میرم خونمون بهش سر میزنم فشارشو میگیرم صدتاقربون صدقم میره

حرفای خنده دارم زیاد میزنه ولی خب باید خودش بگتشون تا از خنده بترکی

فقط 24 هفته و 1 روز به تولد باقی مونده !

1
5
10
15
20
25
30
35
40
بگو که نیستی فقط خدای جانمازها❤بگو که چاره سازی و خدای چاره سازها❤بگو که نیستی فقط خدای در سجودها❤تو در قیام سروها،تو در خروش رودها❤تو در هوای باغ ها،میان شاه توت ها❤تو بر لب قنات ها،تو در دل قنوت ها❤خدای من،چه بی خبر قدم زدم کنار تو❤رفیق من،چه دیر آمدم سر قرار تو❤قرار من،قرار لحظه های بی قرار من❤خدای من،یگانه ی همیشه در کنار من❤❤

مادرشوهرمم خیلی از اسما رو یه چیز دیگه میگه ولی باحال ترینش اینه که یکی از بچه های فامیلمون اسمش احسانه مادرشوهرم بهش میگه انسان

فقط 24 هفته و 1 روز به تولد باقی مونده !

1
5
10
15
20
25
30
35
40
بگو که نیستی فقط خدای جانمازها❤بگو که چاره سازی و خدای چاره سازها❤بگو که نیستی فقط خدای در سجودها❤تو در قیام سروها،تو در خروش رودها❤تو در هوای باغ ها،میان شاه توت ها❤تو بر لب قنات ها،تو در دل قنوت ها❤خدای من،چه بی خبر قدم زدم کنار تو❤رفیق من،چه دیر آمدم سر قرار تو❤قرار من،قرار لحظه های بی قرار من❤خدای من،یگانه ی همیشه در کنار من❤❤
فوت کردن اما یادمه بابابزرگمم مامان بزرگم رو یهوی طی ی حرکت غافگیرانه بوس میکرد ، مامان بزرگم بدش می ...

🥺🥺🥺🖤🖤خدا رحمتشون کنه. حتی خاطره هایی هم که از خوشون به یادگار میزارن یه حس عجیبی داره

خدا رحمتش کنه. مادربزرگ پدریم ب اژانس میگفت اورژانس. باز به اورژانس میگفت اژانس. یه دفه زنگ زده بود تاکسی تلفنی گفته بود اورژانس دارین گفته بودن مادر زنگ بزن 115. اینم ساده. زنگ زده بود 115 گفته بود اورژانس دارین. اوناهم گفته بودن چی شده مادربزرگم گفته بود ینی چی ک چی شده. مگه شما فضولید. میخوام برم خونه پسرم مهمونی. خودش میگفت انقدر خانومه خندیده گفته مادر زنگ بزن به تاکسی تلفنی بگو ماشین دارید تا برات بفرستن 😂

یا ب اسنپ میگفت عصمت. رفته بود دکتر گفتم با چی برگشتی گفت با عصمت. اسم یکی از فامیلامون هم عصمته.گفتم اون بنده خدا اونجا چیکار میکرد گفت منشی دکتر زنگ زد بیاد دیگه. دوزاریم جا افتاد 😂 به سوتین میگفت توسیان😐🤣

گفت دانایی که گرگی خیره سر  هست پنهان در نهاد این بشر؛ هر که گرگش را در اندازد به خاک رفته رفته میشود انسان پاک  هر که با گرگش مدارا میکند   خلق و خوی گرگ پیدا میکند؛  در جوانی جان گرگت را بگیر وای اگر این گرگ گردد با تو پیر!!!          
خدا رحمتش کنه. مادربزرگ پدریم ب اژانس میگفت اورژانس. باز به اورژانس میگفت اژانس. یه دفه زنگ زده بود ...

خده رحمتشون کنه عزیز دلم

چقدر کیف کردم از خاطره هایی که تعریف کردین😂😂😂😂😂😂😂 خیلی خوب بودن😍😍😍

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792