من و اقایی ۷ سال عاشقانه همو دوست داشتیم میمردم براش ادم خوبی بود اما خوب اخرین بار بدجور شکستتم له شدم اونو پشتیبان خودم میدیدم اما همه براش مهم شدن خانواده ش حتی پدر و مادر من اما منو بیخیال شدو تنهام گذاشت و فروریختم واقعن....
این همه درد و دل کردم که بگم با وجودی که خیلی دوسش داشتم و هنوزم دارم بنظرتون هدیه هاشو پس بدم یه چند تیکه طلا و یه دستبند برلیان برام خریده بود..توی بد برزخیم میگم اگه پسش بدم انگار هیچ نشونه ای ازش برام نمیمونه و اینکه توی اخرین حرفا بهش گفتم میروشمشون و پست میدم گفت دوست که بودیم فکر کن یه دوست برات خریده ، من همه کسم میدونستمش اما اون فقط منو به چشم دوست میدیده توی این ۷ سال😭😭