خیلی ثواب داره ببر من ک کل بارداری روزا اینقد بالا میاوردم و هوس میکردم دائم تو اینستا غذا میدیم و نمیتونستم درست کنم شبا ک همسرم میومد حالم بدتر میشد و هیچی نمیخوردم بالا میاوردم میخابیدم هرروزش با اشک و ناراحتی میگذشت روز عاشورا بود فک کنم بوی اش میومد من نشستم.تو بالکن گریه میکردم اش هوس کردم ولی نمیتونستم بپزم از کجا یادم افتاد از قبل اش تو فریزر هستم گرم کردم خوردم شبش رفتم.زیر سرم و کلی حالم خراب شد غذای مونده خوردم دلم.برای خودم خیلی سوخت هر غذایی هوس کردم نتونستم بخورم ی نفر ب من استراحت مطلق در خطر سقط 99 درصدی ی لیوان ابم نداد 😢😢
خدا از همسرم.راضی باشه منو تا حموم میبردم و ....مثل ی بچه تر و خشکم میکرد